رهبر انقلاب : بدانید شعار "مرگ بر آمریکا"ی ملت ایران دارای پشتوانهی قوی و عقلانی است و معلوم است که مراد از این شعار، مرگ بر ملت آمریکا نیست. این شعار یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ این دارای پشتوانهی عقلانی است و قانون اساسی و تفکرات عقلانی ما به این ناطق است و این مسئله برای هر ملتی قابل فهم است.
«مرگ بر آمریکا» شعاری آزموده شده
باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «مردم ایران از تاریخی افتخارآمیز برخوردارند. اما شعار «مرگ بر آمریکا» برای آنها شغل و امنیت ایجاد نمیکند. اگر ایران مسیر دیگری را انتخاب کرد، آن مسیر برای امنیت منطقه، برای مردم ایران و جهان خوب خواهد بود.» اما چرا اوباما، به دنبال ایرانِ بدون «مرگ بر آمریکا» است؟ پاسخ به این سؤال در کلام امام خمینی رحمهاللهعلیه نهفته است که «ما همهی شعارهایمان را با عمل محک زدهایم» (۶۷/۱۲/۰۳). لذا میدانیم که:
۱. «مرگ بر آمریکا» شعاری برگرفته از ذهنیت تاریخی ایرانیها نسبت به رفتارهای استکباری حاکمیت آمریکا بوده که تاکنون استمرار هم داشته است. کاپیتالاسیون، شلیک به هواپیمای مسافربری، کودتای نوژه و... . و حتی «یکی از برکات همین مذاکرات اخیر این بود که دشمنی آمریکاییها... با ایران و ایرانی، با اسلام و مسلمین آشکار شد.»(۹۲/۱۰/۱۹) در واقع «مرگ بر آمریکا را کسی به ملت ایران یاد نداد.»(۷۳/۰۸/۱۱) و این شعار، زبان حال و حرف دل ملتهای مظلوم و مستضعف جهان بوده است.
۲. راستی اگر شعار مرگ بر آمریکا کارآمد نیست و اگر در عمل جواب نداده، پس چرا نظام سلطه بهدنبال حذف یک شعار «بیاثر و بیعمل» است؟ آیا تقاضای حذف این شعار به اینکه «امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود» برنمیگردد؟ آیا هدف نظام سلطه این نیست که با تغییر ذهنیت مردمی که «شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها» را شکستهاند، ملتهای الهام گرفته از حرکت ملت ایران را نسبت ادامه حرکت خود دچار تردید کنند؟ تجربهی تسخیر لانه جاسوسی و حوادث مصر نشان داد که حتی «مبارزهی با استبداد بدون مبارزهی با آن قدرت خارجیای که پشت سر دیکتاتور و مستبد قرار دارد، به جایی نمیرسید ... همچنانکه در بعضی از انقلابهای این چند سال اخیر ملاحظه کردیم»(۹۲/۱۱/۱۹). بههمین دلیل است که جریان غربگرای داخلی تلاش میکند تا با «بزک» آمریکا، ماهیت استکباری او را کمرنگ کند. این جریان، دو راهبرد اصلی را دنبال میکند: ۱. «تحریف اصول امام خمینی رحمهاللهعلیه»؛ تا با «تفسیر غلط از امام» شاخص را تغییر دهند.(۹۲/۰۴/۳۰)؛ ۲. مخدوش کردن اصل استکبارستیزی. اگر این جریان بتواند ذهنیت مردم را تغییر دهد؛ به تبع آن مرز بین جبهه حق و باطل کمرنگ میشود، آن وقت راه نفوذ آمریکا به بهترین شکل ممکن هموار خواهد شد.
در آستانهی روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و
السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین
الطّاهرین المعصومین. السّلام
علی الحسین و علی علیّبنالحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
جلسهی جوانان عزیز، دانشجو، دانشآموز
در روزهایی که بهعنوان مقابله و مبارزهی با استکبار نامیده شده است، بسیار مغتنم
است. جمعی که در اینجا تشریف دارید، یک نمونهای هستید از مجموع جوانهای هوشیار
ملّت ما؛ و نه فقط جوانها بلکه انسانهای آگاه، اهل تحلیل، اهل بصیرت، همه همین
مواضعی را دارند که شما امروز در اینجا ابراز کردید با شعار خودتان، با بیانات خودتان.
ایّام، ایّام مرتبط با حسینبنعلی (علیهالسّلام) است، روزهای شور و هیجان تاریخیِ امّت مسلمان است، مخصوص شیعه هم نیست، غیرشیعیان هم حرکت حسینبنعلی (سلاماللهعلیه) را یک حرکت بزرگ، عظیم، درسآموز، الگو برای ملّتها میدانند، آنهایی که میشناسند؛ بیخبرها، بیاطّلاعها حسابشان جدا است. ملّت ما هم از جملهی افتخاراتش یکی این است که با سیّدالشهداء آشنا است، با کربلا آشنا است، با مسائل مهمّی که در ذیل ماجرای عاشورا یا در ضمن آن ماجرا مطرح است، آشنا است.
این روزها روزهای
زینب کبرا است (سلاماللهعلیها) و زینب کبرا (سلاماللهعلیها)
همان کسی است که ماجرای عاشورا را زنده نگه داشت، مانع شد از اینکه این ماجرا در
خلال افسونهای سیاسی دستگاه حاکم آن روز از بین برود و فراموش شود یا در تاریخ
کهنه شود؛ مسئله را زینب کبرا (سلاماللهعلیها)
زنده نگه داشت؛ بنابراین روزهای مهمّی است. برههی
تاریخی ما هم برههی تاریخی مهمّی است؛ ملّت ایران در حال تثبیت عزّت خود و در راه
ترسیم نقشهی کلان پیشرفت خود به سمت آرمانها است. بنابراین
آگاهی جوانها مهم است، بصیرت نسبت به وضعیّت موجود مهم است و این جمع، فرصتی است
برای اینکه در این زمینهها قدری صحبت بشود.
اوّلاً این نکته را عرض بکنیم که این،
پایهی خیلی از بحثهای ما است، مبارزهی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان
ملّت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانهی علمی، و یک حرکت خردمندانه است،
برخلاف آنچه بعضی میخواهند وانمود بکنند که این یک حرکت شعاری است، احساساتی است،
متّکی به منطق و عقلانیّت نیست، بعکس، حرکت ملّت ایران یک حرکت متّکی به عقلانیّت است.
از دین و آیهی قرآن و آنچه الهام دینی است فعلاً صرفنظر میکنیم؛ «اَشِدّآءُ عَلَی الکُفّار» و «رُحَمآءُ بَینَهُم»(۱) و
«قاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفر»(۲) را فعلاً کنار میگذاریم، چون کسانی به این چیزها
معتقد هم نیستند یا باور هم ندارند؛ به تجربهی ملّت ایران تکیه میکنیم.
حادثهای در کشور ما در سال ۱۳۳۲ اتّفاق
افتاد -حادثهی بیستوهشتم مرداد- که یکی از حوادثی است که ملّت ایران را با تجربهها
آمیخته میکند، مانع از خطا و اشتباه دیدِ او میشود؛ در این حادثه یک تجربهی بزرگ
برای ملّت ایران به وجود آمد، این تجربه را هرگز نباید فراموش کرد؛ بله، از سال ۳۲ تا حالا شصت سال میگذرد. اوّلاً در خلال این شصت سال این قبیل
حوادث تکرار شده است، ثانیاً حادثهی تاریخی وقتی حامل درس است، گذشت زمان تأثیری ندارد
و باید از آن درس گرفت. حادثه از این قرار بود که دولت مصدّق که نفت را، منبع ثروت
ملّی کشور را از چنگ انگلیسیها و از دست انگلیسیها با کمک افرادی که بودند
-مرحوم آیتالله کاشانی و دیگران- توانست خارج کند، یک اشتباه تاریخی انجام داد و
آن تکیهی به آمریکا بود. در مقابلِ دشمنی انگلیسها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در
عرصهی بینالمللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ به
آمریکاییها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکاییها بود. از این خوشبینی و سادهاندیشی،
آمریکاییها استفاده کردند، [کودتای] بیستوهشتم مرداد را به راه انداختند. یک
مأمور آمریکایی با نام و نشان مشخّص که کاملاً مضبوط [است] و ما میشناسیم،
میدانیم -اسمش هم در تاریخ هست- بلند شد آمد اینجا؛ آمریکایی بود، رفت در سفارت
انگلیس یا در سفارت یک کشور غربی یا شاید هم کانادا مستقر شد و پولی را که آورده
بود تقسیم کرد، افرادی را با خودش همراه کرد؛ عناصر و عوامل داخلی خائن هم وجود
داشتند؛ کودتای بیستوهشتم مرداد را راه انداخت و همهی زحماتی را که ملّت ایران
در ظرف دو سه سال -دوران ملّی شدن صنعت نفت- کشیده بودند، بر باد داد. مصدّق را هم
گرفتند، بردند زندانی کردند و محمّدرضای پهلوی را که از ایران فرار کرده بود،
برگرداندند، به سلطنت نشاندند؛ و ۲۵ سال از سال ۳۲ تا سال ۵۷ این ملّت، زیر یوغ
حکومت تحمیلی و وابستهی پهلوی به انواع خفّتها، انواع فشارها، انواع سختیها
مبتلا شد؛ آمریکاییها [این کار را] کردند.
مستشاران نظامیشان ارتش ما را تصرّف کردند، عوامل اقتصادیشان سیاستهای اقتصادی
خود را پیش بردند؛ علاوه بر اینها -اینها کارهای ظاهری و مشهود بود- کارهای
غیرمشهودی کردند که هنوز تحلیلگران ما متأسّفانه نرسیدهاند که به حرکات غیرمشهودِ
در جهت نابودی ثروتهای معنوی و انسانی ملّت ایران که از طرف آمریکاییها در ایران
در این ۲۵ سال انجام گرفت، رسیدگی کنند؛ هنوز نتوانستهاند. اینها مسائلی است که
جای تحقیق دارد و جای دنبالگیری دارد. ۲۵ سال اختناق، فشار بر ملّت ایران، ضایع
کردن منابع انسانی این کشور، غارت منابع طبیعیِ این کشور، بدنام کردن ملّت ایران
در میان ملّتهای مسلمان در منطقه، کارهایی بود که آمریکاییها در این مدّت کردند.
چقدر انسانها کشته شدند، چقدر انسانها زندان رفتند، چقدر انسانها شکنجه شدند، در
داخل کشور چه سیاستهای خائنانهای علیه ملّت ایران انجام گرفت که همه در سایهی
حضور آمریکاییها و حضور دولت دستنشاندهی آمریکاییها در ایران [بود] و بهخاطر
اعتمادی که آن روز، آن آقا از روی سادهاندیشی به آمریکا کرد. خب، ملّتها در مقابل حوادث دوجورند؛ بعضی از ملّتها حادثه را،
سختی را، شکنجه را لمس میکنند امّا نمیتوانند یک تحلیل و یک جمعبندی درستی برای خودشان
به وجود بیاورند که این جمعبندی آنها را به حرکت متقابل وادار کند؛ بعضی ملّتها
اینجورند. ملّتهایی که رهبران کارآمد و شایستهای داشته باشند، نه، سختیها را
تحمّل میکنند امّا در کنار آن، آگاهیها و بصیرتها و راهحلها و تقویّت باورهای
صحیح و منطقی را هم دنبال میکنند؛ ملّت ایران از این قبیل بود. خدای متعال تفضّل
کرد، رهبری امام بزرگوار را به این ملّت بهعنوان یک موهبت بزرگ داد، امام بزرگوار
ملّت را آگاه کرد، بصیرت بخشید، سختیها را خودش تحمّل کرد، زندان رفت، تبعید شد،
دست برنداشت؛
بتدریج این آگاهی و بصیرت همهگیر شد، تا در سالهای ۵۶ و ۵۷ به شکل
یک حرکت عمومی در میان ملّت ایران درآمد. این حرکت هدفش و آماج حملهاش فقط دستگاه
سلطنت نبود، آمریکا هم بود. ملّت میفهمیدند، میدانستند که پشت سر این جنایاتی که دارد
علیه آنها و علیه کشور در داخل انجام میگیرد، آمریکا است؛ این را فهمیدند. امام
بزرگوار ما در سال ۴۲، در اوایل شروع نهضت اسلامی فرمود: رئیسجمهور
آمریکا مبغوضترین افراد امروز در ایران است.(۳) این معنا را القا کرد به افکار
عمومی؛ تبیین کرد برای مردم که هرچه هست زیر سر آمریکا است؛ شرارتها زیر سر آمریکا
است. خب، این مبارزه به نتیجه رسید.
هرجا ملّتها حرکت کنند، ایستادگی کنند،
صبر و مقاومت نشان بدهند، پیروزی قطعی است؛ همهجا همینجور است. اشکال کار
مبارزاتی که به شکست میانجامد، این است که یا ملّتها طاقت ندارند و ایستادگی
نمیکنند، یا رهبرانی که بتوانند اینها را درست اداره کنند ندارند. ما در زمان این
سالهای اخیر دیدیم جاهایی را که ملّتها حرکت کردند، عزم و ارادهی خودشان را نشان دادند،
به نتایجی هم رسیدند؛ [امّا] رهبرانی که بتوانند اینها را درست اداره کنند، هدف را
درست تشخیص بدهند، راه را در مقابل مردم درست ترسیم کنند، وجود نداشتند، [لذا]
شکست خوردند؛ این را در همین سالهای اخیر همهی شماها دیدید؛ من نمیخواهم اسم از
کشوری و جایی بیاورم.
ملّت ایران راه را درست رفت، حرکت را
درست انجام داد؛ رهبری مقتدر، آگاه، مصمّم و دارای توکّل به خدا، اتّکاء به خدا،
اتّکاء به وعدهی الهی که «اِن
تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم»؛(۴) موجب شد که این ملّت بتواند به پیروزی برسد و
حکومت تحمیلی وابستهی سیاهِ خاندان پهلوی و حکومت پادشاهی مشئوم و ننگآلود -که
برای هر کشوری حکومت پادشاهی مایهی ننگ است در منطق صحیح انسانی- در ایران از بین
برود؛ و تمام شد؛ مردم شدند صاحب اختیار.
نکتهی مهم اینجا است؛ اوّلین حکومتی و
دولتی که با این حرکت مردم بجد شروع کرد مخالفت کردن، آمریکا بود. [البتّه]
دولتهای دیگری هم بودند، آنها هم ایبسا ناراضی بودند از وضعی که در ایران پیش آمد
لکن عکسالعمل آنچنانی نشان ندادند، بعضی از دولتها هم شاید خرسند بودند امّا
دولت آمریکا به نارضایی قلبی اکتفا نکرد؛ در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، مجلس سنای
آمریکا یک مصوّبه و قطعنامهی شدیداللحنی علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کرد،
دشمنی را بهطور عملی شروع کرد؛ این در حالی بود که هنوز سفارت آمریکا در ایران
باز بود! آن کسانی که خیال میکنند رابطهی با آمریکا، دوستی با آمریکا موجب میشود
که انسان از آسیب آمریکا محفوظ بماند، به این تجربهی تاریخی مراجعه کنند؛ هنوز
سفارت آمریکا در ایران بود، آمریکاییها راحت در داخل کشور رفتوآمد میکردند،
انقلاب موجب نشده بود که آمریکاییها را از ایران بیرون کنند؛ مثل بقیّهی دولتها
سفارت داشتند، مأمورین داشتند، در اینجا داشتند زندگی میکردند؛ در همان هنگام دولت
آمریکا دشمنی خودش را با انقلاب نشان داد. علاوهی بر این، محمّدرضا را که یک دشمن
قطعی ملّت ایران بود، در آمریکا میهمان خودش کرد، او را بردند در آمریکا نگه
داشتند، در واقع پناه دادند به دشمن ملّت ایران. خب، عکسالعمل و واکنش به این حرکت،
حرکتِ دانشجویان بود؛ رفتند سفارت آمریکا را گرفتند، معلوم شد اینجا لانهی جاسوسی
است، معلوم شد در طول این چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، در این مدّت، اینجا مرکزِ
توطئه علیه انقلاب بوده است؛ این را اسنادِ منتشرشدهی بعدی از داخل سفارت آمریکا
نشان داد و ثابت کرد. جوانهای عزیز! اسناد
لانهی جاسوسی را بگیرید بخوانید، درسآموز است. دانشجویانی که سفارت را تسخیر
کردند و فهمیدند اینجا لانهی جاسوسی است، با زحمت زیاد این اسناد را -که سعی کرده
بودند در کاغذخردکنها آنها را خرد کنند، نابود کنند به هم چسباندند، با زحمت زیاد
اینها را استحصال کردند و- منتشر کردند؛ هفتاد، هشتاد جلد کتاب منتشر شده است. اینها
نشان میدهد که آمریکاییها چه در هنگامِ اوج نهضت، چه در هنگامی که نهضت و انقلاب
پیروز شده است و جمهوری اسلامی تشکیل شده است، دائم در حال توطئه علیه نظام اسلامی
بودهاند؛ آمریکا این است. اینها مسائل مربوط به بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم
شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیلهی دولت دستنشاندهی آمریکا انجام
گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در
همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر
که فرستادهی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست
انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد
تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجههی با مردم لولهی
تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید،
مردم را قتل عام کنید. اینها
هم همین کار را کردند، لولهی تفنگها را پایین آوردند، عدّهای جوان و نوجوان کشته
شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر
تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آنوقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای
شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند.
ببینید این رژیمِ دستنشانده بود. ژنرال
آمریکایی دستور قتلعام هموطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و
به توصیهی او عمل میکند و چون فایدهای ندارد، میرود به او میگوید فایدهای
ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّهاند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و
خلاصهی حکومت پهلوی در ایران است.
آمریکاییها اینجوری با ما شروع کردند؛
با انقلاب اینجوری شروع کردند. بعد
هم در طول این مدّت هرچه توانستند توطئه کردند. هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب
حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید
نوژهی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که بهعنوان قومیّتها در گوشه و
کنار کشور علیه انقلاب حرکت میکردند، یکی از این نمونهها بود؛ بعد تشویق صدّام
حسین به حملهی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونهها بود.
هشت سال! آمریکاییها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را
شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه همپیمانان اروپاییشان.
آمریکاییها اینجوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را
براندازند. خب، این خطای در تحلیل بود، خطای در فهم قضیّه بود؛ آنها خیال کردند که
اینجا هم مثل فلان کشور آفریقایی یا آسیایی است که یک کودتایی میشود، اسمش را میگذارند
انقلاب، میتوانند این را از بین ببرند؛ نمیدانستند اینجا اوّلاً متّکی است به مردم
-این انقلاب، انقلابِ مردم است- ثانیاً متّکی است به باورهای دینی؛ اینها را
نمیفهمیدند. لذا در طول این ۳۶ سال یا ۳۷ سال، آمریکاییها هر کاری علیه انقلاب
کردند، شکست خوردند؛ بعد از این هم انشاءالله شکست خواهند خورد. هدف از این حرف
این است که ما بهعنوان ملّت ایران، بهعنوان مردمی که کشورمان را دوست داریم، بهعنوان
مردمی که برای خودمان یک آیندهای ترسیم کردهایم که میخواهیم خودمان را به آن
آینده برسانیم، آمریکا را بشناسیم؛ هدف این است.
یکی از کارهای آمریکاییها در این
سالهای آخر، این است که کسانی را وادار کنند به بَزَککردن چهرهی آمریکا؛ به
اینکه اینجور وانمود بکنند که آمریکاییها اگر هم یک روزی دشمن بودند، امروز دیگر
دشمنی نمیکنند؛ هدف این است. هدف این است که چهرهی دشمن برای ملّت ایران پنهان
بماند تا از دشمنی او غفلت بشود و او بتواند دشمنی خودش را اعمال کند و خنجر را از
پشت فرو کند؛ هدف این است. یک عدّهای البتّه مغرضانه این کار را میکنند، یک عدّهای
هم از روی سادهلوحی این کار را میکنند. واقعیّت قضیّه این است که اهداف آمریکا
نسبت به جمهوری اسلامی هیچ تغییر نکرده است؛ هیچ تغییر نکرده. امروز هم اگر بتوانند جمهوری اسلامی را نابود کنند، یک لحظه
تأمّل نمیکنند؛ منتها نمیتوانند و انشاءالله با همّت شما جوانها، با پیشرفت شما جوانها،
با گسترش و عمق بصیرت ملّت ایران، در آینده هم نخواهند توانست این کار را بکنند.
گریه هم میکنند! در همین مذاکرات هستهای مشاهده شد که مأمور آمریکایی گفت من از
جوانی با جنگ مخالف بودم و گریه کرد.(۵) خب، یک عدّهای ممکن است سادهلوحانه
بگویند عجب، واقعاً اینها آدمهای خوبی شدهاند، مژدگانی که گربه عابد شد؛(۶) امّا
همین آدمی که از جنگ اینقدر متنفّر است که از یادآوری جنگ گریهاش میگیرد و جلوی
دوربین اشک میریزد، این از همان آدمهایی است که [وقتی] صدها کودک را در غزّه قطعهقطعه
میکنند و صهیونیستها با کمال قساوت و بیرحمی به زن و کودک و بچّه و بزرگ و پیر و
جوان رحم نمیکنند، اینها حتّی اخم هم نمیکنند! شما اگر اینقدر از جنگ متنفّری، به
این عنصر جلّادِ قصّابِ خبیث که اینجور مردم را، کودکان را قتلعام میکند یک کلمه
حرفی بزن، اخم بکن؛ اخم هم نمیکنند، تشویق هم میکنند! همان وقتی که اینها به غزّه
آن حملات را میکردند و امروز که به شکل دیگری در کرانهی باختری و در غزّه مردم را
قتلعام میکنند، بارها آمریکاییها -رؤسای بزرگشان- اظهار کردند که اسرائیل حقّ
دفاع از خودش را دارد. یعنی ملّت فلسطین حقّ دفاع ندارد؛ مزرعهاش را نابود کنند، جوانش
را بکشند، خانهاش را آتش بزنند، بچّهی چندماهه را در آتش بسوزانند، پدر و مادر
او را در آتش بسوزانند و مردم فلسطین حق نداشته باشند هیچ پاسخی بدهند. امروز هم
دارند رژیم صهیونیستی را تشویق میکنند، کمک میکنند، حمایت میکنند.
ماهها است که مردم یمن در زیر بمباران، بیمارستانشان خراب میشود، خانهشان خراب میشود، زیرساختهای حیاتیشان نابود میشود، انسانها دارند بهوسیلهی هواپیماهای متجاوز قتلعام میشوند، [امّا] آمریکاییها یک کلمه حرف نمیزنند، یک اخم نمیکنند، حمایت هم میکنند! آمریکا این است؛ آنوقت گریهی جلوی دوربین بهعنوان یک عمل صادقانه میتواند تلقّی بشود؟ کسی این را باور میکند؟
ملّت ایران راه خودش را پیدا کرده است؛
ملّت ایران به ملّتها و دولتهایی که با او کاری ندارند و تعرّضی نمیکنند، هیچ
تعرّضی نمیکند، مشاهده میکنید. دولتهایی
هستند -بحث ملّتها را من ندارم- که دلشان با جمهوری اسلامی صاف نیست، این را
میدانیم، میفهمیم، کاملاً مشهود است امّا تعرّضی به ما ندارند، ما هم کاری به آنها
نداریم؛ روابط داریم، تجارت داریم، مینشینیم، مذاکره میکنیم، امّا دولتی که تعرّض
میکند، دولتی که درصدد است از هر بهانهای استفاده کند برای نابودی ملّت ایران،
برای نابودی جمهوری اسلامی، برای نابودی آرمانهای اسلامی، ملّت ایران نمیتواند
اغماض کند از او؛ نه حقّ عقلانی دارد، نه حقّ شرعی دارد، نه حقّ وجدانی دارد، نه
حقّ انسانی دارد، حق ندارد در مقابل این دشمن بنشیند و به او به چشم دوست نگاه
کند؛ دست دوستی به طرف او دراز کند، چنین چیزی ممکن نیست! آمریکاییها این[طور] هستند. با همهی توان، با همهی قوا درصدد این هستند که جمهوری
اسلامی را از این راهی که دارد حرکت میکند، باز بدارند؛ شیوههای مختلف دارند؛ تبلیغات
میکنند؛ امروز هم کاملاً فعّالند. عرض
کردم، اشتباه اوّل آنها در اوایل انقلاب این بود که نمیفهمیدند این مردم چرا در
میدان اینجور ازخودگذشتگی میکنند؛ بتدریج این را حالا فهمیدهاند، فهمیدهاند این
باورهای مردم است، این باورهای جوانان است، این اعتقادات آنها است، این درس دین و
قرآن به آنها است؛ لذا اینها را آماج حمله قرار دادهاند؛ امروز دارند به انواع
مختلف و به وسایل گوناگون و جدیدی که آن روزها وجود نداشت، اعتقادات را، باورها را
آماج قرار میدهند؛ این را باید جوانها متوجّه باشند. جوانها اوّلاً تاریخ مبارزات
ملّت ایران را بیشتر بخوانند و بیشتر بدانند؛ و کسانی که اهل بیان هستند، اهل گفتن
هستند، برای جوانهای امروز ما تبیین کنند که در دوران مبارزات بر ملّت ایران چه
گذشت، چه کسانی مقابل ملّت ایران بودند، ساواک را چه کسی به وجود آورد، روشهای
شکنجه را چه کسی به ساواکیها یاد داد، عناصر مؤمن و علاقهمند را با نظارت چه
کسانی در داخل کشور مورد شکنجه قرار دادند؛ اینها را جوانهای ما بایستی آگاه بشوند
و بدانند.
خوشبختانه ملّت ایران بیدار شده است،
بحمدالله ملّت ایران بیدار است، دانشگاه بیدار است، دانشجو بیدار است؛ بله، خیلی
تلاش میشود برای اینکه وضع را برگردانند امّا نتوانستند و نخواهند توانست. دانشجو
بیدار است؛ دانشآموزان ما هم همینجور. این سرگرمیها و این ظاهرسازیها نمیتواند
لبّ اعتقاد ملّت ایران را تغییر بدهد؛ ملّت ایران میدانند که دارند چه کار میکنند
و به کجا دارند میروند. یک روزی بود که دانشگاه ما بهمثابهی پلی بود به سمت غرب
که «برویم به دانشگاه تا بعد فروبغلتیم به دامن غرب»؛ یا آنکه بااستعداد بود،
وجودش مفید بود، برود جذب آنها بشود، برای آنها کار کند و بعضیها اینجا بشوند
عامل یا سرگرم تمتّعات زندگی. امروز دانشگاه اینجور نیست، امروز دانشگاه یک
نردبانی است به سمت آرمانهای بلند؛ عدّهای میخواهند این نردبان را از بین ببرند و
دوباره همان پلِ به سمت غرب را برقرار کنند؛ دانشگاه ما را برگردانند به حال سابق.
جوانهای ما باید بیدار باشند و بحمدالله بیدارند.
جمهوری اسلامی به برکت تمسّک به اسلام،
به برکت تکیهی به مردم، به برکت بصیرت و آگاهیای که مردم ما بحمدالله دارند، نه
فقط ثبات دارد و ایستادگی کرده است بلکه پیشرفت کرده است؛ ما پیشرفت کردهایم. در
همین قضیّهی مذاکرات هستهای، این پیشرفت ملّت ایران بود که قدرتهای مدّعی را
وادار کرد بیایند دست در دست هم بگذارند، همه در مقابل ملّت ایران بنشینند؛ آن تدابیر
خصمانه را علیه ملّت ایران بهکار ببرند، شاید ملّت ایران را از پا بیندازند؛ این
قدرت ملّت ایران است. تکیهی
ما بر دشمنیِ دشمنان خارجی به معنای اغماض از ضعفهای درونی خودمان نیست. این را به
شما جوانهای عزیزم عرض بکنم؛ ما در درون خودمان ضعفهایی داریم؛ دشمن در موارد
زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند؛ این ضعفها را باید برطرف کنیم. ما ضعف در سیاستگذاری
داریم؛ ضعف در اجرا داریم؛ ضعف در تلاش داریم؛ گاهی دچار تنبلی و دچار کاهلی در
حرکتهای خودمان میشویم؛ ضعف در [تشخیص]
اولویّتهای کشور داریم؛ گاهی اوقات سر یک چیز جزئی، گروههایی در درون کشور از
خودمان با همدیگر درگیر میشوند، سر یک امری که ضرورتی هم ندارد، لزومی هم ندارد؛
از دشمن غافل [میشویم]؛ اینها ضعفهای ما است؛ این ضعفها را بایستی برطرف کرد. لکن
وجود دشمن -دشمنی که آگاه است، دشمنی که پول خرج میکند، دشمنی که اگر بتواند از
هیچ جنایتی فروگذار نمیکند- یک چیزی است که نباید مغفولٌعنه بماند. بعضیها به
بهانهی همین مسائل جزئی داخلی، دشمن خارجی را فراموش میکنند، آمریکا را فراموش
میکنند. اینکه امام (رضواناللهعلیه)
مکرّر تکرار میکردند که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید، بهخاطر این است که
بر سر یکدیگر کمتر فریاد بکشید. نمیگویم انتقاد نکنیم؛ نه، بالاخره جامعه، جامعهی
آزادی است، افکار آزادند، حقّ انتقاد وجود دارد، انتقاد هم مایهی پیشرفت است امّا
دشمن اصلی را با دشمنان درجهی دو و با دوستانی که با آنها اختلاف نظر داریم و
دشمن هم حتّی نیستند، اشتباه نگیریم؛ دشمن اصلی جای دیگر است. دشمن اصلی آن دشمنی
است که با همهی توان درصدد این است که دستاورد عظیم ملّت ایران را از او بگیرد؛ این
دستاورد عبارت است از حضور ملّت، حاکمیّت ملّی، نفوذ افکار قرآنی و اسلامی در میان
مردم؛ این آن دستاورد بزرگ است که ما را به پیشرفت میرساند؛ تا امروز هم پیشرفتهای
زیادی کردهایم، بعد از این هم همین ما را به آرمانهایمان خواهد رساند. این را
میخواهند از دست مردم بگیرند؛ میخواهند حکومت ظالمانه، حکومت دستنشانده، حکومتی
دلباختهی به غرب و تسلیم غرب و مرعوب غرب به وجود بیاورند، هدفشان این است؛ این
را بایستی از یاد نبریم و این دشمن را در نظر داشته باشیم.
من توصیهام به جوانها این است که
اوّلاً جوانهای دانشجو و دانشآموز تحصیلات را خوب دنبال بکنند. علم وسیلهی قدرت
است؛ یکی از مهمترین مؤلّفههای قدرت ملّی، عبارت است از دانش؛ علم را دنبال
بکنند؛ اهداف عمومی را بر خواستههای شخصی مقدّم بدارند؛ بصیرت خودشان را نسبت به
اوضاع کنونی، نسبت به گذشتهی تاریخیِ نزدیک، روزبهروز افزایش بدهند و بتوانند صحنهی
امروز دنیا را مشاهده بکنند.
امروز صحنهی عظیم دنیا اینجوری است؛
قدرتهای مستکبر در یک طرف قرار گرفتهاند، با همان توانهای مادّیای که دارند، با
ارعابی که میکنند، با هیبتی که از خودشان نشان میدهند و دیگران را مقهور هیبت
خودشان میکنند، اینها یک طرفند؛ بعضی از دولتهای ضعیف هم هستند که جرئت بُروز و
ظهور ندارند؛ در میان اینها یک جا هم هست که با صدای رسا دارد این وضعیّت را محکوم
میکند و آن جمهوری اسلامی است. امروز جمهوری اسلامی با صدای رسا، بدون بیم، بدون
اینکه از تهدید دشمن بترسد و مرعوب دشمن بشود، دارد علیه ظلم، علیه سلطه، علیه
استثمار و استکبار فریاد میکشد و این را ملّتها دارند میشنوند و تحت تأثیر قرار
میگیرند. این را من به شما عرض بکنم؛ ملّتها تحت تأثیر حرکت ملّت ایرانند و این در
دنیا مشهود است؛ بالخصوص در دنیای اسلام مشهود است؛ برای ملّت ایران، برای بزرگان
انقلاب، برای شخص امام بزرگوار ما آنچنان تکریمی و احترامی قائلند که برای هیچکس
دیگر قائل نیستند؛ این بهخاطر این است که این صدای رسا به گوش آنها میرسد؛ این
صدای رسا را از دست ندهید.(۷) و این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی
شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی
است؛ دارای پشتوانهی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ
بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّهی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر
سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانهی عقلانی
است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق
است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را میپسندند و میپذیرند و قبول میکنند.
بحمدالله جمهوری اسلامی راه خودش را باز
کرده است و دارد پیش میرود. من تردیدی ندارم در اینکه شما جوانهای عزیز روزهایی را
خواهید دید که بسیاری از این آرمانهای بلندی که جمهوری اسلامی در کشور شما ترسیم
کرده است، در زندگی شما تحقّق پیدا کرده است؛ شک ندارم که آینده اینجور است و شما
خواهید توانست انشاءالله کشورتان را بسازید و خواهید توانست که الهامبخش ملّتهای
دیگر بشوید و خواهید توانست به توفیق الهی این غولهای وحشتی که ملّتها را
میترسانند از پا بیندازید و ملّتها را انشاءالله از زیر سایهی رعب و وحشت اینها
آزاد کنید؛ این را شما جوانها قطعاً به توفیق الهی خواهید دید، بهشرط اینکه این
راه را ادامه بدهید، بهشرط اینکه با ایمان و با امید حرکت بکنید و بصیرت را،
بصیرت را از دست ندهید و در همهی قضایای گوناگون کشور -که حالا مسائل فراوانی
داریم که بعدها هم به آنها میپردازیم- معیارها
و ملاکهای اصلی را در نظر داشته باشید که این موجب میشود که انشاءالله راه را
درست حرکت کنید. از
خدای متعال درخواست میکنیم شهیدان عزیز ما را با پیغمبر محشور کند؛ امام بزرگوار
ما را با اولیائش محشور کند؛ و جوانان عزیز ما را انشاءالله روزبهروز به سمت
اهداف عالیه موفّقتر و پیروزتر پیش ببرد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) سورهی
فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «... بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند
...»
۲) سورهی
توبه، بخشی از آیهی ۱۲؛ «... با پیشوایان کفر بجنگید ...»
۳) صحیفهی
امام، ج ۱، ص ۴۲؛ سخنرانی در جمع مردم (۱۳۴۳/۸/۴)
۴) سورهی
محمّد، بخشی از آیهی ۷؛ «... اگر خدا را یاری کنید، یاریتان میکند
...»
۵) وزیر
امور خارجهی آمریکا
۶) خندهی
حضّار. از «موش و گربه» عبید زاکانی «مژدگانی که گربه عابد شد / عابد و زاهد و
مسلمانا»
۷) شعار
«مرگ بر آمریکا» حضّار
اداره کل اطلاعات استان
خوزستان از دستگیری همه عوامل یک گروه تروریستی خبر داده است که با تیراندازی به
عزاداران قمر بنی هاشم در دزفول قصد اخلال در مراسم عزاداری سید الشهدا را داشتهاند.اداره کل اطلاعات استان
خوزستان روز دوشنبه
اعلام کرد: «همه عوامل یک گروه تروریستی که با تیراندازی به عزاداران قمر بنی هاشم صفی آباد
دزفول قصد اخلال در مراسم عزاداری سیدالشهدا را داشتند، با تلاش سربازان گمنام
امام زمان (عج) شناسایی و دستگیر شدند.بر اساس این گزارش، این گروه تروریستی که
قصد داشت در چهار نقطه دیگر نیز این عمل ناجوانمردانه را تکرار کند، قبل از هر
گونه عملیاتی دستگیر شد.
اداره
کل اطلاعات استان خوزستان با بیان این که این حادثه با ساماندهی و هدایت یک کشور
خارجی صورت گرفته است، از همکاری مردم ولایتمدار استان و دستگاه قضایی، نیروهای نظامی و انتظامی که با
بسیج عوامل خود کمک شایانی در رسیدن به این موفقیت داشتند، قدردانی کرد.
دوم
محرم امسال مصادف با 24 مهر، در تیراندازی عوامل تروریستی به عزاداران حسینیه قمر
بنی هاشم صفی آباد دزفول 2 نفر شهید و 2 نفر
دیگر زخمی شدند.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان در اجتماع عزاداران حسینی در «ملعب الرایة» در جنوب لبنان اظهار داشت: «هر آنچه که تاکنون به دست آوردیم به خاطر رشادتها و مقاومتهای حسینی و ایستادگی زینبی بوده است. از اینرو امروز که روز عاشورا است بار دیگر با حضرت امام حسین علیهالسلام تجدید بیعت میکنیم و در برابر شمشیر یزدیان ایستادگی مینماییم و بار دیگر بیعت میکنیم و میگوییم لبیک یا حسین.»
ما به راه امام حسین وفادار خواهیم ماند
امروز به گونهای برای حضرت
امام حسین علیهالسلام گریه میکنیم که انگار امروز همان سال 61 هجری قمری است.
خطاب به امام حسین علیهالسلام چنین میگویم ای فرزند رسول خدا، تو را هرگز از یاد
نمی بریم و هرگز آن سوز و گدازی که در دل ماست، هرگز کاسته نخواهد شد و میگوییم
هرگز بییار و یاور باقی نخواهیم ماند و ما همواره در کنار و در خط و مسیر تو باقی
خواهیم ماند.در اینجا همچنین لازم میدانم این مناسبت دردناک را به
مقام عالی ولایت و رهبری حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای تسلیت عرض کنم. این
مناسبت را همچنین به تمام مرجعیت تشیعه تسلیت عرض میکنم.
لازم
میدانم در اینجا از رزمندگان جهان اسلام؛ رزمندگانی که هم اکنون در جبهههای رزم
حضور دارند و رزمندگانی که هم اکنون در مرز با فلسطین اشغالی هوشیار در صحنه حضور
دارند سلام و درود بفرستم. لازم است به شما عزیزان در این اجتماع سلام و درود
بفرستم؛ شمایی که همواره وفاداران به مقاومت هستید.
ناتوانی
نتانیاهو در برابر مقاومت اکنون در برابر این خیل عظیم حسینی بار دیگر تعهد مطلق
خود را در ایستادگی در برابر اسرائیل و برای بالا بردن سطح آمادگی مقاومت اعلام میداریم
و نه نتانیاهو و نه جد نتانیاهو نمیتوانند در برابر مقاومت و دست یافتن مقاومت به
سلاحی برای دفاع از لبنان و حمایت از مقدسات اسلامی بایستند.
در اینجا بار دیگر با ملت فلسطین در راه مقاومت و انتفاضه تجدید بیعت میکنیم و از جهان اسلام میخواهیم تا از ملت فلسطین در حمایت از مسجدالاقصی و مقدسات اسلامی حمایت میکنند. لبنان و حزبالله و مقاومت متعهد خواهند شدند هر سلاحی که لازم باشد برای دفاع و ایستادگی در برابر دشمن فروگذار نکند و این سلاح را به دستآورد.
کشتار یمن، یکی از بزرگترین قتلعامهای تاریخ است آمریکاییها و سعودیها
بر ضد یمن مرتکب قتل عام و کشتار میشوند و کشتار عربستان سعودی در قبال یمن یکی
از بزرگترین قتلعامهای تاریخ است که متاسفانه جهانیان در برابر این جنایت سکوت
کردهاند. در خصوص سرکوب ملت یمن از سوی سعودیها و آمریکاییها هم باید اعلام
کنیم که ما این اقدامات را به شدت محکوم میکنیم چرا که ملت یمن ملتی آزاده و
سربلند است. ما در برابر این پایداری اسطورهای آنها افتخار میکنیم چرا که خونهای
پاک همواره در برابر شمشیرهای طاغوتیان پیروز است. ما همچنین قتلعامی که عربستان
سعودی بر ضد ملت بحرین انجام میدهد را محکوم میکنیم. ملت بحرین به پاخواسته و
مصمم برای به دست آوردن حقوق حقهی خود از جمله آزادی، استقلال و عزت است. از مقاومت اسطورهای عراق حمایت میکنیم
ما
از ملت و ارتش و کمیتههای مردمی عراق حمایت خود را اعلام میکنیم. بهخصوص از این مقاومت
اسطورهای و جانانهای ارتش و کمیتههای مردمی آن حمایت میکنیم چرا که با شهدایی
که تقدیم این راه کردند حماسه آفریدند و ما هنوز منتظر پیروزیهای بیشتری از آنان
هستیم.ما خواستار مشاهدهی پیروزی ارتش عراق هستیم. به ارتش عراق و کمیتههای
مردمی افتخار میکنیم. در این روز حسینی و در این روز عاشورا به ارتش و کمیتههای
مردمی مقاومت در عراق بگوییم که ما به شما میبالیم به ملت عراق و ارتش و کمیتههای
مردمی میگوییم که به غرب و آمریکا و هر کسی دیگر که مدعی حمایت از آنان است
اطمینان نکنند و عراق تنها به جوانان و عزم ملت و اراده خود میتواند پیروزیهای
بزرگی را رقم بزند. به ملت عراق میگویم شما نه تنها داعش را شکست میدهید بلکه در
صورت توکل برخدا و اعتماد برعزم و اراده این ملت میتوانید هزاران داعش را بهنام
حسین شکست دهید.مسلمانان جهان حادثه منا را فراموش نکنند .در قبال کشته شدگان
فاجعه منا من بر خود لازم میدانم بر ارواح تمام آنها رحمت بفرستم کسانیکه شمار
آنها براساس آخرین اطلاعاتی که به دست من رسیده از مرز ۲۲۰۰ قربانی گذشته است
البته در این بین نیز بسیاری نیز مفقودالاثر هستند و این امر تنها بیانگر شکست و
کوتاهی آلسعود در خدماترسانی به حجاج بیتالله الحرام است از اینرو من بار دیگر
میخواهم تا در این خصوص تحقیقاتی مجدد صورت گیرد همچنین از تمامی مسلمانان جهان
میخواهم این حادثه هرگز فراموش نشود و همواره در اذهان زنده باقی بماند.ایران حامی همیشگی حزبالله لبنان
همه
چیز خاتمه یافته و توافق حاصل شد. (توافق هستهای) چه چیزی در این بین برای لبنان
تغییر یافته است. لذا در اینروز و روز عاشورای حسینی میگویم که حضرت امام خامنهای،
آن سید حسینی، آن رهبر عالیقدر در ایران و برادرانمان در جمهوری اسلامی ایران،
شریفتر و بزرگتر و با عزتتر از آن هستند که دوست و متحد خود را بفروشند، بلکه
این عزیزان همواره برای امت و منافع امت اسلامی حتی حاضرند از منافع خود چشم پوشی
کنند.موضوع هستهای ایران تمام شد. بحران سوریه نیز تمام خواهد شد. از اینرو
چشم به تحولات منطقه ندوزید و انتظار این را نداشته باشید که بعد از تعیین سرنوشت
سوریه بخواهید بیایید و سرنوشت لبنان را رقم بزنید. من به شما ای مقامات لبنانی
اعلام میکنم که سوریه هرگز سقوط نخواهد کرد ما
حزب ولایتفقیه هستیمآمریکا، غرب و طاغوتیان بهطور کلی نفت و گاز
است که برای آنها تعیین و تکلیف میکند. آنها همه را برده تصور میکنند. پس به
حمایتهای این طاغوتیان حساب نکنید. ما حزب ولایتفقیه
هستیم و در نزد ولیفقیه عزیز و گرامی هستیم و هرگز کسی ما را برده نمیشمارد.ای حسینیها و ای زینبیها
ما و شما با هم منتظر خواهیم بود و ما و شما در میادین حضور خواهیم داشت. نه جنگ
اسرائیل و سرانشان توانست ما را به زانو در آورد و نه داعش و نه سرکردگانش میتوانند
در ما تاثیر بگذارند. ما حسینیوار و زینبیوار برای کرامت، عزت، بزرگی و سربلندی
رهایی ملت خود در دنیا و آخرت تلاش خواهیم کرد و در این راه از هیچ جانفشانی
کوتاهی نخواهیم کرد.حضرت امام حسین علیهالسلام در
چنین ساعاتی و قبل از آغاز نبرد نهایی چنین فرمودند: والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل
ولا اقر لکم اقرار العبید. از این رو ما به اسرائیل و آمریکا و آلسعود و غرب نیز
چنین میگوییم که ما اهل جهاد و مقاومت هستیم آیا این مکتب امام حسین علیهالسلام نیست؛
مکتبی که ما در آن برای تعیین سرنوشت خود در برابر چنین تصمیمی قرار گرفتهایم
امروز یزید و یزیدیان ما را در برابر دو گزینه قرار دادهاند.
«أَلا
إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ
بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یَأْبَی
اللّهُ
لَنا ذلِکَ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ
أُنـُوفٌ حَمِیَّةٌ وَ نُفُوسٌ آبِیَـةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْکِرامِ.» آگاه
باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا در بین دو راهی شمشیر و ذلّت قرار
داده است و هیهات که ما زیر بار ذلّت برویم، زیرا خدا و پیامبرش و مؤمنان از این
که ما ذلّت را بپذیریم دریغ دارند، دامن پاک مادران و مغزهی با غیرت و نفوس با شرافت
پدران، روا نمیدارند که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کریمان و نیک منشان
مقدّم بداریم.
ما
هرگز ذلت را نمیپذیریم چرا که خدا آن را برای ما نمیطلبد و نمیپسندد و رسول خدا
و مؤمنان و آزادگان آن را برای ما نخواهند پسندید و در این مسیر حسینی و زینبی به
اتفاق شما تنها عزت، کرامت و بزرگی را با خون سیدالشهدا به پیروزی خواهیم رساند آن
هم بر شمشیر یزید زمان. هر آنچه که تاکنون به دست آوردیم به خاطر رشادتها و
مقاومتهای حسینی و ایستادگی زینبی بوده است. از اینرو امروز که روز عاشورا است
بار دیگر با حضرت امام حسین علیهالسلام تجدید بیعت میکنیم و در برابر شمشیر
یزدیان ایستادگی مینماییم و بار دیگر بیعت میکنیم و میگوییم )لبیک یا حسین(