امروزه با توجه به رشد فکری وآگاهی عمومی ملتهای جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشکر کشیهای نظامی به آسانی امکان پذیر نیست و در صورت اجرا هزینههای زیادی را برمهاجمان تحمیل میکند به همین سبب بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده اند و از طریق سیاستهای فرهنگی (با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، انجمنهای خیریه، ترویج بهداشت و...) تلاش میکنند به اهداف شوم خود برسند زیرا فهمیده اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها نفوذ در فرهنگ آنان و استحالة درونی آن است آنان میخواهند ارزشهای مورد پسند خود را ارزشهای مترقی جلوه دهند تا بتوانند آن را جایگزین معیارهای بومی و ملی ملتها سازند که در فرهنگ ملتها از این اقدامات به هجوم فرهنگی تعبیر میکنند. پس عمل جایگزینی فرهنگ بیگانه با فرهنگ خودی به شکلی هوشیارانه که بتواند یک ملت و جامعه را نسبت به فرهنگ خود بیگانه و مطیع غرایز بیگانگان کند (تهاجم فرهنگی) محسوب میشود.
این واقعیت را دانشمندان غربی نیز اذعان دارند. میشل پانوف در توضیح اصطلاح فرهنگ پذیری به این استعمار فرهنگی غرب اشاره کرده و مینویسد: امروزه فرهنگ پذیری به تماسهای خاص دو فرهنگ که نیروی نامساوی دارند اطلاق میشود در این صورت جامعة غالب که هماهنگ تر و از نظر تکنیک مجهز تر است - معمولاً از نوع جوامع صنعتی - به طور مستقیم یا غیرمستقیم به فرهنگ حاکم تحمیل میگردد.
این محقق در تعبیر دیگر از این تهاجم در صورتی که به شکلی گسترده تر باشد مینویسد: هنگامی که فرهنگ غالب در انهدام ارزشهای اجتماعی و روحیات سنتی جامعه مغلوب و برای گسستگی و سپس نابودی آن میکوشد، واژه قوم کشی را به کار میبرند تا القای اجباری فرایند فرهنگ پذیری را از طریق فرهنگ غالب در فرهنگ مغلوب توصیف کنند. البته جوامع صنعتی قوم کشی را با تظاهر به این که هدفشان از همانندسازی ایجاد آرامش یا تغییر شکل در جوامع ابتدائی یا عقب مانده است اجرا نموده و باز هم اجرا میکنند.
در تعریف پدیدة تهاجم فرهنگی دیدگاه رهبر معظم انقلاب قابل توجه است. از نظر ایشان در تهاجم فرهنگی یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم میبرد. در این هجوم، باورهای تازهای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد میکنند.نخستین نشانه های تهاجم فرهنگی پس از ارتحال حضرت امام خمینی (ره) پدیدار شد . دشمنان انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی، به خوبی دریافته اند که برای فروپاشی این بنیان مرصوص، راهی جز نابودی پایه های فکری و اعتقادی آن وجود ندارد، همچنان که از تصریح بدان نیز هیچ ابایی نداشته و ندارند .از این روی پس از جنگ تحمیلی به ساماندهی یک حرکت تهاجمی فرهنگی، علیه نظام اسلامی پرداختند.ما با جمهوری اسلامی، مبارزه سیاسی نخواهیم کرد، بلکه کار ما صرفاً فرهنگینه و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.