در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار باقالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود

سال1396،اقتصاد مقاومتی،:تولید _اشتغال

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

سبک زندگی در کلام امام خامنه ای(مدظله العالی)

                                                              

مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در جمع جوانان استان خراسان شمالی در تاریخ 23/07/1391 مطالب ارزشمندی حول محور «سبک زندگی» ایراد فرمودند که در ادامه به آنها اشاره می شود.

آن مفهومى که می تواند اهداف نظام اسلامى را تا حدود زیادى در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است.پیشرفت، تداعى کنندۀ حرکت است، راه است. چطور ما می گوئیم پیشرفت هدف است؟

پیشرفت، حرکت است، راه است، صیرورت است؛ اما متوقف شدنى نیست و همین طور ادامه دارد؛ چون انسان ادامه دارد، چون استعدادهاى بشرى حد یقف ندارد. گفتیم پیشرفت داراى ابعادى است؛ و پیشرفت در مفهوم اسلامى، با پیشرفت یک بُعدى یا دو بُعدى در فرهنگ غربى متفاوت است؛ چند بُعدى است. یکى از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامى عبارت است از سبک زندگى کردن، رفتار اجتماعى، شیوۀ زیستن - اینها عبارةٌ اخراى یکدیگر است این یک بُعد مهم است.ما اگر پیشرفت همه جانبه را به معناى «تمدن سازى نوین اسلامى» بگیریم - بالاخره یک مصداق عینى و خارجى براى پیشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامى، ایجاد یک تمدن نوین اسلامى است؛ این محاسبۀ درستى است - این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزارى است؛ یک بخش دیگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش باید رسید.آن بخش ابزارى چیست؟ بخش ابزارى عبارت است از همین ارزشهائى که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح می کنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بین المللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسیله است.ـ البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبى داشته ایم. کارهاى زیاد و خوبى شده است؛ هم در زمینۀ سیاست، هم در زمینۀ مسائل علمى، هم در زمینۀ مسائل اجتماعى، هم در زمینۀ اختراعات ... در بخش ابزارى، على رغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.

 

ادامه مطلب...
۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
قلم طلایی

هشدارها نسبت به تهاجم

امام خامنه ای (مدظله العالی)، در همان ماه های آغازین دولت سازندگی، خطاب به مسئولین مربوطه فرمودند:(ر حال حاضر، یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مثل سیلی راه افتاده، تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آن جا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هـــــم به گــــــونه ای است که تا به خـــــود بــــیایـــیم گرفتار شده ایم. (بیانات ۷ آذر ۱۳۶۸) )

این مسئله تهاجم فرهنگی که بنده بارها از آن اسم می آورم و حقیقتاً و قلباً و روحاً نسبت به آن حساس هستم، دو شاخه اساسی و مهم دارد که هر دویش برای شما قابل توجه است، یکی عبارت است از جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ بومی که این ادامه همان کاری است که در دوران پهلوی به صورت آزاد و نرخ شاه عباسی انجام می گرفته و در دوران اسلامی قطع شد. این ها دارند فشار می آورند که همان کار، باید انجام بگیرد، این یک شاخه، شاخه دوم عبارت است از حمله به جمهوری اسلامی و به ارزش های جمهوری اسلامی و ارزش های ملت ایران، از طریق فرهنگی با نوشتن، با تهیه فیلم ها یا نمایشنامه ها یا تنظیم کتاب ها یا فصلنامه ها، این کار هم الان در کشور ما با هدایت بیگانه دارد انجام می گیرد. . . مسأله یک قشر خاص نیست، مسئله، مسئله ایران است، مسئله اسلام هست،مسئله عزیزترین اندوخته های یک ملت است، مگر شوخی است؟ دشمن می خواهد با این شوخی کند. دشمن می خواهد این را به بازی بگیرد. باید جبهه فرهنگی به وجود بیاید. سنگرهای فرهنگی باید به وجود بیاید. همه باید کار کنند و امروز، روز کار است، امروز، روزی است که همه - همه آنهایی که دارای استعدادند - می توانند در زمینه فرهنگی کار کنند. کار نکرده هم زیاد است که باید انجام بگیرد. (مقام معظم رهبری، ۸ مرداد ۱۳۷۲)

 

 

۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

صدقه بلا را برطرف مى‏کند و مؤثرترینِ داروست

مفاسد و آلودگی‌هائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود می‌آید با انجام این فریضه الهی بر می‌چینی و صحنه اجتماع را از این آلودگی‌ها پاک می‌سازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه این‌گونه برنامه‌ها تأمین می‌نمائی.

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :

اَلصَّدَقَةُ تَدفَعُ البَلاءَ وَ هِىَ اَنجَحُ دَواءٍ وَ تَدفَعُ القَضاءَ وَ قَد اُبرِمَ اِبراما وَ لا یَذهَبُ بِالدواءِ اِلاَّ الدُّعاءُ وَ الصَّدَقَةُ؛

صدقه بلا را برطرف مى‏کند و مؤثرترینِ داروست. همچنین، قضاى حتمى را برمى‏گرداند و درد و بیمارى‏ها را چیزى جز دعا و صدقه از بین نمى‏برد. در دین اسلام همان‌گونه که کسب درآمد از هر راهی مجاز نیست ، خرج کردن مال نیز در هر راهی درست نیست ، یکی از نیکوترین راه‌های مورد تأیید اسلام برای صرف مال، صدقه دادن آن در راه خداست، دادن مال در راه خدا را « تصدّق» و مال داده شده را « صدقه» می‌نامند .صدقه چیزی است که انسان آن را به قصد قربت از مالش خارج می‌کند مثل زکات، ولی در اصل صدقه در امر مستحب و زکات در امر واجب گفته می‌شود .صدقات دو دسته اند ، دسته اول صدقه واجب است یعنی بخشی از اموال شخصی که با شرایطی خاص به افرادی مخصوصی داده می‌شود؛ از جمله زکات، خمس و فطریه.دسته ای دیگر نیز وجود دارد که صدقه مستحب است اندازه خاصی ندارد و انسان می‌تواند هر مقدار از مالش را که بخواهد در راه خدا به فقرا و نیازمندان ببخشد.

امام باقر علیه السلام:

البِرُّ وَ الصَّدَقَةُ یَنفیانِ الفَقرَ وَ یَزیدانِ فِى العُمرِ وَ یَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعینَ میتَةَ سوءٍ ؛

کار خیر و صدقه ، فقر را مى‏بَرند، بر عمر مى‏افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏کنند.در سوره مبارکه توبه آیه۱۰۴می‌خوانیم؛ « ألَم یعلَمُوا أنَّ الله هُوَ یقبِلُ التُوبَة عَنْ عباده و یأخُذُ الصَّدَقات»  « آیا نمی‌دانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش می‌پذیرد و صدقات را می‌گیرد و خداوند توبه پذیر و مهربان است.»سخن از بندگان نیازمندی است که به اجازه و فرمان الهی، این‌گونه کمک‌ها را می‌پذیرند، در حقیقت نمایندگان پروردگارند و به این ترتیب دست آنها نیز دست خداست ، این تعبیر، یکی از لطیف ترین تعبیراتی است که عظمت و شکوه این حُکم اسلامی را مجسم می‌سازد و علاوه بر تشویق این فریضه الهی هشدار می‌دهد که در پرداخت زکات و صدقات نهایت ادب و احترام را به خرج دهند، چرا که گیرنده خدا است.در روایتی از امام سجاد(ع) می‌خوانیم: «إنَّ الصَّدَقَة لاتَقَع فی یدِ العَبدِ حتّی تَقَعُ فی یدِ الرَّب؛ صدقه در دست بنده قرار نمی‌گیرد مگر این که قبلاً در دست خدا قرار گیرد.»با توجه به آیات و روایات متعدد، باز هم کسانی هستند که به هنگام کمک مالی جزئی به برادران و خواهران نیازمند خود آنها را تحقیر کرده و یا با خشونت و بی اعتنائی با آنها رفتار می‌کنند.

 پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :

إنَّ الصَّدَقَة َلتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛

صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.

 در آیه 60 سوره توبه می خوانیم : « إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیم‏ »این آیه به روشنی مصارف واقعی صدقه را بیان کرده و به تمام توقعات بی جا پایان می‌دهد و آن را در هشت مصرف خلاصه می‌کند؛

مصارف صدقه:

اول فقرا

دوم مساکین

سوم عاملان و جمع آوری کنندگان زکات که آن‌چه به آن‌ها داده می‌شود در حقیقت به منزله مزد و اُجرت آن‌ها است.

چهارم « مُؤلِفَة قلوبُهُم»یعنی کسانی که انگیزۀ معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی می‌توان تألیف قلب و جلب محبت آنان را نمود.

پنجم برای آزاد ساختن بردگان.

ششم برای اداء دِین بدهکاران و آنها که بدون جُرم و تقصیر زیر بار بدهکاری‌ مانده و از ادای آن عاجز شده‌اند.

هفتم مصرف در راه خدا و منظور آن ، تمام راه‌هایی است که بر گسترش و تقویت آئین الهی منتهی شود.

هشتم هم « وَ ابنِ سبیل» کمک به واماندگان در راه ، مسافرانی که بخاطر علتی در راه مانده و زاد و توشه کافی برای رسیدن به مقصد ندارند.

امام صادق علیه‏السلام :

مَنْ تَصَدَّقَ فى یَوْمٍ اَو لَیْلَةٍ اِنْ کَانَ یَوْمٌ فَیَوْمٌ وَ اِنْ کانَ لَیْلَةٌ فَلَیْلٌ دَفَعَ اللّه‏عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ میتَةَ السُّوءِ؛

هر کس در روز و یا شب صدقه بدهد ـ اگر روز است روز و اگر شب است، شب ـ خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مى‏کند.

«خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیم‏»

از اموال آنها صدقه‌ای (به عنوان زکات بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی و (به هنگام گرفتن زکات) به آنها دعاکن که دعای تو مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست. در این آیه اشاره به یکی از احکام مهم اسلامی یعنی مسأله زکات به عنوان یک قانون کلی شده است و خداوند در ابتدای این آیه چنین به پیامبر(ص) دستور می‌دهد ؛ از اموال آنها صدقه‌ای بگیر و در ادامه به دو قسمت، فلسفه اخلاقی روانی و اجتماعی زکات اشاره کرده و می‌فرماید؛ تو با این کار آنها را پاک می‌کنی و نموّ می‌دهی، آنها را از رذائل اخلاقی ، از دنیا پرستی و بُخل و اِمساک پاک می‌کنی و نهال نوع دوستی و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش می‌دهی.از این گذشته مفاسدو آلودگی‌هائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود می‌آید با انجام این فریضه الهی بر می‌چینی و صحنه اجتماع را از این آلودگی‌ها پاک می‌سازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه این‌گونه برنامه‌ها تأمین می‌نمائی.

 

 

۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

تهاجم فرهنگی یا جنگ نرم

امروزه با توجه به رشد فکری ‌وآگاهی عمومی ملت‌های جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشکر کشی‌های نظامی به آسانی امکان پذیر نیست و در صورت اجرا هزینه‌های زیادی را برمهاجمان تحمیل می‌کند به همین سبب بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده اند و از طریق سیاست‌های فرهنگی (با عناوین تبلیغ مذهبی، رواج تکنولوژی، انجمن‌های خیریه، ترویج بهداشت و...) تلاش می‌کنند به اهداف شوم خود برسند زیرا فهمیده اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها نفوذ در فرهنگ آنان و استحالة درونی آن است آنان می‌خواهند ارزش‌های مورد پسند خود را ارزش‌های مترقی جلوه دهند تا بتوانند آن را جایگزین معیارهای بومی و ملی ملت‌ها سازند که در فرهنگ ملت‌ها از این اقدامات به هجوم فرهنگی تعبیر می‌کنند. پس عمل جایگزینی فرهنگ بیگانه با فرهنگ خودی به شکلی هوشیارانه که بتواند یک ملت و جامعه را نسبت به فرهنگ خود بیگانه و مطیع غرایز بیگانگان کند (تهاجم فرهنگی) محسوب می‌شود.
این واقعیت را دانشمندان غربی نیز اذعان دارند. میشل پانوف در توضیح اصطلاح فرهنگ پذیری به این استعمار فرهنگی غرب اشاره کرده و می‌نویسد: امروزه فرهنگ پذیری به تماس‌های خاص دو فرهنگ که نیروی نامساوی دارند اطلاق می‌شود در این صورت جامعة غالب که هماهنگ تر و از نظر تکنیک مجهز تر است - معمولاً از نوع جوامع صنعتی - به طور مستقیم یا غیرمستقیم به فرهنگ حاکم تحمیل می‌گردد.
این محقق در تعبیر دیگر از این تهاجم در صورتی که به شکلی گسترده تر باشد می‌نویسد: هنگامی که فرهنگ غالب در انهدام ارزشهای اجتماعی و روحیات سنتی جامعه مغلوب و برای گسستگی و سپس نابودی آن می‌کوشد، واژه قوم کشی را به کار می‌برند تا القای اجباری فرایند فرهنگ پذیری را از طریق فرهنگ غالب در فرهنگ مغلوب توصیف کنند. البته جوامع صنعتی قوم کشی را با تظاهر به این که هدفشان از همانندسازی ایجاد آرامش یا تغییر شکل در جوامع ابتدائی یا عقب مانده است اجرا نموده و باز هم اجرا می‌کنند.

در تعریف پدیدة تهاجم فرهنگی دیدگاه رهبر معظم انقلاب قابل توجه است. از نظر ایشان در تهاجم فرهنگی یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیان‌های فرهنگی آن ملت هجوم می‌برد. در این هجوم، باورهای تازه‌ای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد می‌کنند.نخستین نشانه های تهاجم فرهنگی پس از ارتحال حضرت امام خمینی (ره) پدیدار شد . دشمنان انقلاب اسلامی با توجه به ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی، به خوبی دریافته اند که برای فروپاشی این بنیان مرصوص، راهی جز نابودی پایه های فکری و اعتقادی آن وجود ندارد، همچنان که از تصریح بدان نیز هیچ ابایی نداشته و ندارند .از این روی پس از جنگ تحمیلی به ساماندهی یک حرکت تهاجمی فرهنگی، علیه نظام اسلامی پرداختند.ما با جمهوری اسلامی، مبارزه سیاسی نخواهیم کرد، بلکه کار ما صرفاً فرهنگینه و اصولاً استراتژی جدید ما مبارزه فرهنگی است. ما باید بینش و فرهنگ مردم را عوض کنیم تا جمهوری اسلامی ساقط شود.

 

۲۳ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

نماز سدى در برابر گناهان و بازدارنده از زشتی ها

نماز سدى در برابر گناهان و بازدارنده از زشتی ها، وسیله ای برای شستشوى گناهان، درهم شکنده خود بینى و کبر، پاکسازى کننده محیط زندگى از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی،  درس آموز نسبت به رعایت حقوق دیگران، تقویت کننده روح انضباط در انسان و... است.

 «صلاة» در لغت به معانی دعا و افروختن آتش و ... و در اصطلاح ، اعمال مخصوصی است که با تکبیر شروع شده و با سلام به پایان می پذیرد و نماز را از آن جهت «صلاة » گفته اند که برخی از اجزاءش را دعا تشکیل می دهد و یا به خاطر این که موجب این می شود که انسان از آتش افروخته الهی در امان باشد.نماز سدى در برابر گناهان و بازدارنده از زشتی ها، وسیله ای برای شستشوى گناهان، درهم شکنده خود بینى و کبر، پاکسازى کننده محیط زندگى از هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی،  درس آموز نسبت به رعایت حقوق دیگران، تقویت کننده روح انضباط در انسان و... است.

فـلـسـفـه، فایده و آثار، شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیارى آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت، لـکـن بـه طور مختصر قطره اى از دریاى معارف اسلامى را درباره نماز بازگو مى کنیم.
نماز، بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه مى کند. حضرت عیسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است. حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان هاى داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهى نداشت، براى به پا داشتن نماز مسکن داد. پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ مى باختند.

گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم مى خـوانند، اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش، بلکه به خاطر شایستگى خدا براى عبادت، نماز مى خواند.

نـمـاز ، اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند مى فرماید:

 از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید . نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است.

آفریدگار جهان خالقی حکیم دانا و توانا می باشد ودستوری بی دلیل نمی دهد بنا براین، امر این خالق حکیم به عبادتی مانند نماز قطعا اهداف عالیه ای برای شاهکار خلقتش انسان دارد که به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم:

1. یاد خدا : بهترین جلوه یاد خدا، نماز است. یاد خدا وسیله ای است برای خویشتنداری، کنترل غرایز و جلوگیری از روح طغیانگری که لازمه بعد حیوانی انسان است.

2. تشکر ازخدا:

الف. عقل حکم می کند از کسی که به انسان خدمتتی می کند یا هدیه ای می بخشد، باید تشکر کرد.

ب. به هر میزان که احسان بیشتر باشد تشکر هم بیشتر لازم است 

ج. انسان درمقام تشکر در پی این است که اولا تشکر او هماهنگ با احسان طرف مقابل باشد وثانیا نوع تشکری که صاحب نعمت می خواهد انجام دهد. 

د. خداوند غنی بالذات است و هیچ نیازی به تشکر بندگانش ندارد اما به حکم عقل باید از او تشکر کرد؛ تشکری کامل و در خور شآن او که نماز برترین و کامل ترین آن است.

با توجه به چند نکته فوق و اینکه بهترین وضروری ترین نعمت ها را خداوند به انسان داده است و از طرفی عقل هم وجوب تشکر از منعم را واجب می داند پس، تشکر از خدا واجب عقلی است و از آنجایی که نوع تشکر باید درخور نعمت باشد و راضی کننده منعم، نماز نوعی تشکر از خدا است و همه این خصوصیات را در بر دارد.

3. دوری از گناه:

نمازگزار باید برای صحت وقبولی نمازش بسیاری از گناهان را ترک کند، ازضایع کردن حقوق مالی و اجتماعی مردم پرهیز کند، حقوق خانواده را رعایت کند روی همین جهات است که خداوند درقرآن می فرماید: « ان الصلواه تنهی عن الفحشاء والمنکر» همچنین رسول گرامی اسلام، نماز را به نهر آبی تشبیه کردند که اگرکسی پنج نوبت در آن شنا کند هیچ آلودگی وکثافتی در او نمی ماند.

4. ایمنی از عذاب برزخ و قیامت:

بدون شک یکی ازسفرهای مهم و حساس انسان سفر آخرت است که مرگ آغاز این سفر سخت است، بطور طبیعی سختی ها ومشکلات زیادی در این سفر طولانی فرا روی انسان هست. ناراحتی ها ورنج های عالم برزخ از یک سو، ظلمت و تاریکی عالم قبر از سویی دیگر حمله حیوانات و سوال نکیر و منکر همه و همه به انسان هجوم می آورند و اینجاست که نماز این باشکوه ترین عمل عبادی و الهی به یاری انسان می شتابد و در بحرانی ترین و طوفانی ترین لحظات از انسان دستگیری می نماید چنانکه پیامبر گرامی می فرمایند: نماز شفیع نماز گزار در نزد ملک الموت، مونس در قبر، بستر نیکو در قبر و پاسخ به سوال نکیر و منکر است.

5. دریافت پاداش الهی:

با توجه به قرآن کریم، در پرتو ایمان و عمل صالح و بر پاداشتن نماز، انسان مستحق دو پاداش می­شود:

الف. دریافت پاداش الهی در دنیا و آخرت 

ب. بهره­ مندی از آرامش ودوری از ترس: إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون‏. اگر رکوع و سجود و قرائت و تسبیح را جسم نماز بدانیم، حضور قلب و توجه درونى به حقیقت نماز و کسى که با او راز و نیاز مى‏کنیم روح نماز است.

خشوع نیز در واقع چیزى جز حضور قلب توأم با تواضع و ادب و احترام نیست و به این ترتیب روشن مى‏شود که مؤمنان تنها به نماز به عنوان یک کالبد بى روح نمى‏نگرند بلکه تمامى توجه آنها به باطن و حقیقت نماز است.

بنابراین کسانی که اهل نماز نیستند یا اهل نماز بوده و آن را کنار زده اند مواهب بسیاری را از دست داده اندکه جبران آنها از راه دیگر ممکن نیست برای درک آن مواهب باید هرچه زودتر با نماز ارتباط پیدا کنند.

 


۲۳ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۳۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
قلم طلایی

سبک زندکی چیست؟

 واژة (lifestyle ) به معنی سبک زندگی روش روشهای متفاوت زندگی را نشان میدهد.مفهوم سبک زندگی از جماه مفاهیم علوم اجتماعی ،علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیرا در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است.سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند نظام وارگی و شبکه ای بدون عوامل متعددی که در شیوه ی زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تاثیر می گذارند،به وجود آمده است.مفهوم یک زندگی به نسبت رویکردهایی که بدان پرداخته می شود تعاریف متفاوتی دارد.

دریک تعریف کلی می توان گفت:سبک زندگی عبارت است ازمجموعه ی نظامند کنش های مرجح است.به عبارت دیگر،شیوه ها،الگوها و معیارهایی ترجیح داده ای است.که یک فرد و یا جامعه برای اعمال رفتاروگفتار خود (در رابطه با زندگی شخصی ،محیط وجهان پیرامونی نشان)بکار می برند را سبک زندگی گویند.

آنچه در این تعریف باید مورد توجه قرار کیردعبارت است ازاین شکل گیری سبک زندگی حول ترجیح ها وگرایشهاست.از این رو در الگو یا مجموعه ای که در آن ترجیح وتمایلی مطرح نباشد،بحث از سبک زندگی معناندارد.بنابراین در شرایطی که یک الگو برای رفتار وجود داشته یا پی گیری یک الگو میسر باشدنمی توان صحبت از سبک زندگی کرد.رفتارها و موقعیت های را که انسان ترجیح می دهد تشکیل دهند سبک زندگی اوست ،امابه شرطی که الگوداشته باشدو اساساً کلمه سبک به معنای استاندار والگوی معینی که قاعده های مشخصی دارد است.زندگی هم قواعدی دارد که مجموعة رفتارها را به هم پیوند میدهد. بنابراین شبک زندگی نتیجه و دستاورد ترجیح است.ترجیات نیز سبب ایجاد الگویی در رفتار ها خواهد شد وسبک زندگی هر فردی براساس آن تعریف و شناخته می شود.. در فرهنگ غربی که خاستگاه مفهوم سبک زندگی است،این عبارت بیشتر در خصوص تطابق زندگی فردی با تیپ های شخصیتی با گروهی خاص به کار می رود.به عنوان مثال عده ای مانند خوانننده یا بازیگر بخصوصی لباس می پوشند،حرف می زنند راه می روند،یا آرایش می کنند.گروهی از مرام یک آیین پیروی می کنند.و سرمی تراشند،ازدواج نمی کنند،یا لباس خاص می پوشند.برخی با دوستان یا همفکران خود حول مورد مشترکی که می توانند ادبیات،سیاست،ورزش یا تفریح خاصی باشد،گردهم می آیند وبعضی رفتارهای رابه عنوان نماد اشتراکشان انتخاب می کنند.در مجموه همه اینها سبک زندگی این افراد است. 

۲۳ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
قلم طلایی

راه حل مشکل اقتصاد بر طرف کردن تحریم نیست

بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش

در سالروز بیعت تاریخی همافران با حضرت امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه)

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، مقوله استقلال و مقابله با قدرتهای مداخله گر و سلطه جو را یکی از پایه های اصلی انقلاب اسلامی برشمردند و گفتند: اظهارنظرهای بی ادبانه مقامات آمریکایی برای همه، مایه عبرت است و ملت ایران باید مذاکرات اخیر و صحبت های آمریکایی ها را با دقت نظاره گر باشد.

ایشان همچنین با اشاره به اینکه لازمه تأمین و حفظ استقلال، موضع گیری صریح و شفاف و بدون پرده پوشی درخصوص مبانی و ارزشهای انقلاب اسلامی و خطوط اصلی امام بزرگوار از جمله موضوع امریکا است، تأکید کردند: راز ماندگاری و استحکام و اقتدار درونی نظام اسلامی، متکی بودن نظام بر ایمان ها، محبت ها و اراده های مردم است و ملت ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال، شعارهای انقلاب را با استحکام فریاد خواهد زد و بار دیگر اقتدار ملی و ایستادگی خود را به جهانیان نشان خواهد داد.در این دیدار که در سالروز بیعت تاریخی فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش با امام راحل (ره) در نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷، برگزار شد، فرمانده کل قوا، این حادثه را دارای ابعاد گوناگون و پربرکت خواندند و افزودند: یکی از زوایای بسیار مهم حادثه نوزدهم بهمن، زنده کردن احساس استقلال در نیروی هوایی و سپس ارتش بود، زیرا زمینه سازِ روحیه ی خودباوری و تکیه بر ظرفیت های درونی شد.رهبر انقلاب اسلامی در تبیین مفهوم استقلال، به شیوه های استعمار جدید در استفاده از عوامل وابسته به خود بجای حضور مستقیم در کشورها، اشاره کردند و گفتند: برای مقابله با استعمار جدید علاوه بر مبارزه با استبداد و دیکتاتوری حاکم، باید با قدرت سلطه گر خارجی و حامی این دیکتاتور نیز مقابله کرد زیرا «مبارزه با مستبد و در عین حال سازش با مستکبر» به نتیجه نخواهد رسید.حضرت آیت الله خامنه ای در همین خصوص به سرنوشت برخی انقلاب های منطقه اشاره و خاطرنشان کردند: آن انقلابی پیروز خواهد شد که قدرتِ مداخله گرِ پشت سرِ دیکتاتور را بشناسد و به جای سازش، با آن قدرت سلطه گر مبارزه کند.ایشان افزودند: بر همین اساس بود که بعد از تسخیر سفارت سابق امریکا در تهران به دست جوانان انقلابی، امام (ره)، آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند زیرا این حرکت نشان داد که ملت ایران بعد از سرنگونی رژیم طاغوت، لایه بعدی سلطه و گرفتاری را می شناسد و با او مبارزه می کند.رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این شناخت، و مبارزه با قدرت مداخله گر، معنی واقعی استقلال است.
حضرت آیت الله خامنه ای گفتند: قدرتهای خارجی و مداخله گر از حس استقلال هر کشوری می هراسند لذا همواره سعی می کنند با شیوه های گوناگون، حس استقلال خواهی در ملتها و مسئولان آنها را تضعیف کنند.ایشان یکی از این شگردها را القای «منافات داشتن استقلال با پیشرفت» بیان کردند و افزودند: دستگاههای تبلیغاتی قدرتهای سلطه گر و عوامل داخلی آنها تلاش دارند تا اینگونه وانمود کنند که تکیه بر منافع و هویت ملی با پیشرفت سازگاری ندارد، بنابراین اگر کشوری بخواهد پیشرفت کند باید از میل استقلال خواهی خود، بکاهد.

ادامه مطلب...
۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

دهه فجر گرامی باد


۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی