در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار باقالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود

سال1396،اقتصاد مقاومتی،:تولید _اشتغال

۲۲ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

پیام تسلیت امام خامنه ای (مدظله العالی) در پی درگذشت حضرت آیت‌الله مهدوی کنی

در پی ارتحال عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی رضوان‌الله‌علیه، رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تسلیتی با اشاره به نقش‌آفرینی شجاعانه‌ی این یار صادق و وفادار امام بزرگوار در همه عرصه‌های مهم کشور تأکید کردند: این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و همه‌ی وزن وزین خود را در همه‌ی حوادث این سال‌ها در کفه‌ی حق و حقیقت نهاد.
متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

با تأسف و تأثر اطلاع یافتیم که عالم مجاهد و پارسا حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدرضا مهدوی کنیرضوان‌الله‌علیه دار فانی را وداع گفته و دوستان و ارادتمندان خود را داغدار کرده است. این عالم بزرگوار از جمله‌ی نخستین مبارزان راه دشوار انقلاب و از چهره‌های اثرگذار و یاران صمیمی نظام جمهوری اسلامی و از وفاداران غیور و صادق امام بزرگوار بود و در همه‌ی عرصه‌های مهم کشور در دوران انقلاب شجاعانه و با صراحت تمام نقش‌‌آفرینی کرد. از عضویت در شورای انقلاب و سپس تشکیل کمیته‌های انقلاب در آغاز تأسیس نظام اسلامی تا تصدی وزارت کشور و سپس قبول نخست وزیری در یکی از سخت‌ترین دوران‌های جمهوری اسلامی، و تا ورود در عرصه‌ی تولید علم و تربیت جوانان صالح و تأسیس دانشگاه امام صادق(علیه‌السلام) و تا امامت جمعه تهران و سرانجام ریاست مجلس خبرگان، همه جا و همه وقت در موضع یک عالم دینی و یک سیاستمدار صادق و یک انقلابی صریح ظاهر شد و هرگز ملاحظات شخصی و انگیزه‌های جناحی و قبیله‌ئی را به حیطه‌ی فعالیت‌های گسترده و اثرگذار خود راه نداد. این انسان بزرگ و پرهیزگار، همه‌ی وزن وزین خود را در همه‌ی حوادث این دهها سال در کفه‌ی حق و حقیقت نهاد و در دفاع از راه و سیره‌ی انقلاب و نظام، کوتاهی نورزید. رحمت و رضوان الهی بر روان پاک او باد.
اینجانب به خاندان گرامی و برادر عالیقدر ایشان، و به مردم ایران و روحانیت عظیم الشأن و همه‌ی ارادتمندان و شاگردان و دست‌پروردگان آن مرحوم صمیمانه تسلیت می‌گویم و علو درجات وی را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.

سید علی خامنه‌ای
 ۹۳/۷/۲۹

در ضمن مراسم تشییع پیکر حضرت آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ساعت ۸/۳۰ صبح پنج‌‌شنبه اول آبان‌ماه در دانشگاه تهران برگزار خواهد شد و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی بر پیکر این عالم فقید اقامه‌ی نماز خواهند کرد.همچنین به همین مناسبت مجلس بزرگداشتی از سوی رهبر انقلاب اسلامی در روز شنبه سوم آبان‌ماه ساعت ۱۵:۳۰ در حسینیه‌ی امام خمینی رحمه‌الله برگزار خواهد شد.


منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خامنه ای(مدظله العالی)

 


۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۱۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

آیت‌الله محمدرضا مهدوی‌کنی، رئیس مجلس خبرگان رهبری دار فانی را وداع گفت


اناالله و انا الیه راجعون

حضرت آیت الله مهدوی کنی رییس مجلس خبرگان رهبری و یار دیرین امام راحل و رهبر انقلاب به ملکوت اعلی پیوست.ابراهیم انصاریان رئیس دفتر رئیس مجلس خبرگان رهبری با تایید این خبر گفته است: آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری صبح روز سه‌شنبه به ملکوت اعلی پیوست.آیت‌الله مهدوی‌کنی 14 خرداد امسال پس از بازگشت از مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در منزل دچار عارضه قلبی شده و به بیمارستان منتقل شده بود و پس از آن به واسطه آسیب‌های وارده مغزی به ایشان، به صورت تمام وقت تحت نظر پزشکان در بیمارستان شهید رجایی بود.


سوابق حضرت آیت الله مهدوی کنی:

آیت الله محمدرضا مهدوی کنی در 14 مرداد 1310 در روستای کن که در حال حاضر بخشی از شهر تهران است- به دنیا آمد. ایشان پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آیت الله برهان بهره‌های علمی و اخلاقی فراوان برد. آیت الله مهدوی کنی در سال 1327 درسن 17 سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت نمود و تا سال 1340 در محضر استادان مبرز آن زمان همچون حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سده ای (جبل عاملی)، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی، علامه طباطبایی، آیه الله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیه الله العظمی گلپایگانی و ... رضوان الله تعالی علیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تتلمذ کرد.

آیت الله مهدوی کنی پس از بازگشت به تهران در سال 1340، در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شدند و از سال 1342 امامت جماعت مسجد جدید‌التاسیس جلیلی در میدان فردوسی را پذیرفتند. این مسجد پایگاه مناسبی برای فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی ایشان شد. مبارزات ایشان علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیری‌های متعدد،‌ تبعید،‌ شکنجه و زندانی‌شدن ایشان گردید. ایشان آخرین روحانی مبارزی است که در روزهای نزدیک پیروزی انقلاب اسلامی برای چندمین بار دستگیر و در آستانه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی آزاد شدند.حضرت آیت الله مهدوی کنی، پس از پیروزی انقلاب، از طرف حضرت امام خمینی ره عهده‌دار مسؤولیت‌های متعددی در تاسیس نظام نوپای اسلامی شدند. ایشان دارای یک فرزند پسر و دو فرزند دختر هستند که همگی به تدریس در دانشگاه اشتغال دارند.

سوابق مبارزاتی یار دیرین امام:

آیت الله مهدوی کنی با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاههای حضرت امام خمینی (ره) و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم می‌شود، روش سیاسی حضرت امام خمینی (ره) را به عنوان شیوه‌ای که می‌تواند باعث احیای تشیع گردد، برگزیدند. اولین دستگیری ایشان در سن 18 سالگی (1328 شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانی‌شدن ایشان و بعضی از طلاب و مبلّغان همراه منجر شد. با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی به نخست وزیر وقت (اقبال) اعتراض نموده و عنوان کردند که «چرا فرزندان مرا زده‌اید و دستگیر کرده‌اید؟
آیت‌الله مهدوی کنی، در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کردند. از جمله فعالیت‌های مهم ایشان عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادت‌پرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و... در آن حضور داشتند. بخشی از فعالیت‌های این مجمع صرف تحلیل فضای سیاسی کشور می‌شد. همچنین اعضای این مجمع سعی می‌کردند با خرید کتب کمونیست‌ها و ماتریالیست‌ها، پس از مطالعه و مباحثه، پاسخ‌های مناسبی در برابر آنها تهیه کنند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند.
از دیگر برنامه‌های ایشان، فعالیت‌ در مجامع علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، موسوی اردبیلی و... بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده است که در نهایت منجر به تاسیس هسته‌هایی مثل جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.
فعالیت‌های آیت الله مهدوی کنی در مسجد جلیلی، جنبه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشته است. اصرار ایشان بر طرح دیدگاه‌های حضرت امام (ره) و فعالیت‌های سیاسی ایشان منجر شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاه مدت، هجوم به منزل و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال 1353 شمسی بازداشت و به بوکان تبعید شوند.
در ادامه، پس از روشن‌شدن نقش ایشان در پرونده دیگری که از پرونده عمومی طرفداری از حضرت امام ره سنگین‌تر بود، از بوکان به مهاباد و سپس به تهران اعزام می‌شوند و در کمیته مشترک ضد خرابکاری و ساواک مورد بازجویی و شکنجه‌های جسمی و روحی قرار می‌گیرند. بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان وارد نمود، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود.
ایشان به چهار سال زندان محکوم می‌شوند که پس از دو سال و همراه با فضای به اصطلاح باز سیاسی سال 55 به همراه برخی دیگر از زندانیان سیاسی آزاد می‌شوند. مبارزات آیت الله مهدوی کنی علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امام ره ادامه می‌یابد.
آثار علمی رئیس دانشگاه امام صادق:

آیة الله مهدوی کنی با وجود فعالیت‌های سیاسی فراوان و حضور فعال در سنگر دفاع از انقلاب و رهبری، هرگز فعالیت‌های علمی خود را کنار ننهادند و همواره به تألیف و تدریس در دانشگاه و حوزه مشغول بود‌ه‌اند. دانشجویان ورودی‌های جدید این افتخار را دارند که یک روز در هفته از درس‌های اخلاق این بزرگوار استفاده می‌برند. بخشی از آثار علمی ایشان به قرار ذیل است:
-
کتاب نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی (کتاب سال جمهوری اسلامی ایران که تاکنون بیش از سی بار تجدید چاپ شده است.

- کتاب اصول و مبانی اقتصاد اسلامی در قرآن
-
کتاب بیست گفتار
-
کتاب شرح دعای افتتاح
-
تقریرات درس‌های خارج فقه آیات عظام بروجردی و خمینی (ره)
-
تدریس خارج فقه در دانشگاه و مدرسه علمیه مروی برای دانشجویان و طلاب دوره‌های عالی
-
تدریس آیات الاحکام در مدرسه مروی و آیات اقتصادی در دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
-
تدریس دوره‌های اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و حوزه علمیه مروی
-
صدها سخنرانی علمی در محیط‌های حوزوی و دانشگاهی و رسانه‌های عمومی
-
راهنمایی و مشاوره پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری
-
تقدیر از مجموعه فعالیت‌های اثر بخش ایشان در نشر علم در دومین جشنواره بین‌المللی علوم انسانی و اسلامی فارابی
سمت‌های اجرایی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری
آیت‌الله مهدوی کنی نخست‌وزیر وقت در محضر امام خمینی
آیت الله مهدوی کنی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مسؤلیت‌های مختلفی را عهده‌دار بوده‌اند که از جمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) مسؤولیت‌های سابق:
عضویت در حلقه اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امام خمینی ره (اولین سمت ایشان که در زمان حضور حضرت امام ره در پاریس به ایشان سپرده شد. حلقه اولیه شورای انقلاب شامل حضرات آیات شهید مطهری،‌ شهید بهشتی، شهید باهنر رحمهم الله و حضرات آیات خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و مهدوی کنی بود. به تدریج اعضای دیگر روحانی و دانشگاهی با تصویب جمع به آنان اضافه گردید.
 
عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی ره
 
سرپرستی کمیته‌های انقلاب اسلامی (به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلح برای حفظ انقلاب به پیشنهاد شهید مطهری و حکم حضرت امام خمینی ره
عضویت به عنوان فقیه در شورای نگهبان (دو دوره)
 
نمایندگی حضرت امام خمینی ره در هیأت حل اختلاف مسؤولان نظام و چندین ماموریت مشابه در حوادث مهم دوران انقلاب
وزارت کشور در کابینه شهیدان رجایی و باهنر (سال‌های60-58)
نخست‌وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر (سال 60)
عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی ره
عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امام خمینی ره و مقام معظم رهبری
مسؤولیت ستاد کمک‌رسانی به مردم مناطق بمباران شده
عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی (سال 68)
ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
ب) مسؤولیت‌های کنونی
مؤسس و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز
ریاست دانشگاه امام صادق علیه‌السلام
تولیت حوزه علمیه مروی به همراه موقوفات وابسته، به حکم حضرت امام خمینی ره که بر اساس وقف‌نامه تولیت آن باید با مجتهد اول تهران باشد.
ریاست مجلس خبرگان رهبری

حجت‌الاسلام میرلوحی داماد آیت‌الله مهدوی‌کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز صبح امروز گفت: احتمالاً مراسم تشییع پیکر حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی صبح پنج‌شنبه از مقابل دانشگاه تهران به سمت حرم شاه‌عبدالعظیم الحسنی(ع)تشییع خواهد شد. طبق وصیتی که آیت‌‌الله مهدوی‌کنی داشتند، پیکر این مرحوم در کنار مزار آیت‌الله ملاعلی کنی در حرم مطهر حضرت شاه عبدالعظیم الحسنی(ع) به خاک سپرده خواهد شد.

این وبگاه این ضایعه عطیم و بزرگ را به محضربازماندگان آن عالم ربانی ، امام عصر(عج)و نایب بر حقش امام خامنه ای (مدظله العالی) تسلیت عرض نموده و از در گاه خداوند برای خانواده آن عریز سفرکرده صبر وشکیبایی مسئلت دارد.

منبع :تابناک


۲۹ مهر ۹۳ ، ۱۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

اینفوگرافیک خطوط قرمز مذاکره

اینفوگرافیک  خطوط قرمز مذاکره

*      حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یک سال گذشته در کنار حمایت از مذاکره‌کنندگان ایرانی، بر حفظ حقوق ملت ایران  تاکید کرده‌اند و رعایت خطوط قرمز را در جریان مذاکرات هسته‌ای ضروری دانسته‌اند. در این اینفوگرافیک برخی از موارد این خطوط قرمز در بیانات رهبر انقلاب مرور شده است.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خامنه ای(مدظله العالی)



۲۸ مهر ۹۳ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

چرا خودمان برای شرافت خودمان احترام قائل نیستیم؟

از ماجرای زهرا امیر ابراهیمی تا فیلم اتاق عمل:

اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا ((آن هم بین خود و خدای خود )) شده است اما کسی که از این ماجرا، مخفیانه فیلم می گیرد و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام (زیر پا گذاشتن شرافت خود)شان شده اند.

سال 1385 ، یک فیلم خصوصی منتسب به زهرا امیر ابراهیمی در فضای مجازی منتشر شد و به سرعت شیوع پیدا کرد. او در آن زمان به دلیل بازی در سریال "نرگس"، به شدت مشهور شده بود اما ناگهان در اوج محبوبیت و در حالی که آینده درخشانی برای او در سینمای ایران پیش بینی می شد، فاجعه رخ داد و سرنوشت یک دختر ایرانی به کلی دگرگون شد.فاجعه اما فقط برای امیر ابراهیمی نبود. هر چند او در این ماجرا درگیر آبرویش شد و نهایتاً ترک وطن کرد، اما واقعیت این است که در این میان ، فاجعه دیدگان اصلی ، همه ما مردمی بودیم و هستیم که آن فیلم دیدیم، منتشر کردیم، دست به دست پخش کردیم و موبایل به موبایل پراکندیم تا خدای ناکرده کسی نباشد که فیلم خصوصی یک شهروند را ندیده باشد! حتی در آن زمان، سی دی فروشان غیرقانونی هم در کنار گوش عابران زمزمه می کردند که فیلم زهرا امیر ابراهیمی را هم دارند. این نوشتار ، قصد بازخوانی ماجرای زهرا امیرابراهیمی را ندارد چه آن که اولاً هر چه بوده تمام شده است و ثانیاً آنچه او انجام داده بود، کاری بود که خیلی های دیگر هم مرتکبش می شوند ولی هیچگاه عیان نمی شود و به حکم ستار العیوبی، نباید هم بشود. این یادداشت به بهانه انتشار فیلمی از یک زن در اتاق عمل یکی از بیمارستان های جنوب کشور نوشته شده است که نشان می دهد از سال 85 تا کنون ، وضعیت اخلاقی جامعه لااقل در خصوص حفظ حریم ها ، بهتر نشده است. در این ماجرا، متأسفانه کادر پزشکی از این زن در حالت نامتعارفی تصویر برداری کرده و سپس یکی از آنها ، فیلم را در فضای مجازی پخش کرده است. بلافاصله بعد از این ماجرا ، دهها سایت ، لینک دانلود این ویدئوی شرم آور را منتشر کردند و در فاصله اندکی ، جست و جوی کلمات مربوط به این ماجرا به طرز وحشتناکی در گوگل، یاهو و ... افزایش یافت به طوری که وبمستر گوگل، بعضاً تا 1750 درصد افزایش جست و جو برای کلمات مرتبط را گزارش کرده است. در شبکه های اجتماعی نیز صدها جوک درباره آن زن ساخته و منتشر شد.
نکته مشترک در فیلم زهرا امیر ابراهیمی و زن اتاق عمل ، این است که تماشاگران و پخش کنندگان این دو فیلم ، همواره از این دو نفر و کار آنها سخن می گویند و ای بسا منکوب و تحقیرشان می کنند ولی از این نکته غافل می شوند که کار خود آنها به مراتب بدتر و زشت تر است.اگر کسی به واسطه غریزه جنسی ، کاری ولو اشتباه در خلوت خود انجام بدهد، تنها مرتکب یک خطا - آن هم بین خود و خدای خود - شده است اما کسی که از این ماجرا ، مخفیانه فیلم می گیرد یا آن را برای اولین بار منتشر می کند و تمام کسانی که آن را پخش می کنند و به یکدیگر نشان می دهند، مرتکب اقدام شرم آوری به نام "زیر پا گذاشتن شرافت خود"شان شده اند.فرقی هم نمی کند که شغل، تحصیلات یا جایگاه اجتماعی افراد چه باشد ؛ همه می توانند شرافت خود را نادیده بگیرند و آرام آرام تبدیل به فردی بدون شرافت انسانی تبدیل شوند، بی آن که خود بدانند.می شود به راحتی فیلمی که از فضای خصوصی دیگران به موبایل یا ایمیل ما رسیده است را پاک کنیم و حتی خودمان هم آن را نبینیم. اما بعضی هایمان ناگهان خود و شخصیت خودمان و شرافت انسانی مان را فراموش می کنیم و چنان تصاویر خصوصی دیگران را به دوستان و آشنایان نشان می دهیم یا ارسال می کنیم که گویا سخن از انیمیشن تام و جری است!هیچ وقت هم فکر نمی کنیم که آن "انسان"ی که فیلمش را می بینیم و برای دیگران می فرستیم و نیز خانواده و اطرافیانش با کارهای ما در چه وضعیت اسفناکی قرار می گیرند. باز هیچ وقت فکر نمی کنیم که با توجه به رشد فزاینده فناوری های جدید، ممکن است روزی خود ما یا یکی از اطرافیان ما، مقصر یا غیر مقصر، قربانی چنین وضعیتی شویم.خیلی از ما ، وقتی درباره جامعه صحبت می کنیم ، مصلح وار سخن از انحطاط
  اخلاقی جامعه می گوییم و سری به تأسف تکان می دهیم ولی اگر ساعتی بعد ، فیلم خصوصی یک "انسان" به دست مان برسد، برای این که بین دوستان مان متاعی برای عرضه داشته باشیم، آن را برای دیگران می فرستیم و ای بسا با خود می گوییم این شخص را که کسی نمی شناسد... و چنین می شود که دست به دست می گردد تا به اطرافیان او هم برسد و آبرو و زندگی اش از بین برود؛ به همین سادگی و به خاطر این که ما ، کمی بخندیم.

وحشتناک نیست؟ و آیا هر کدام از ما که فیلم و عکس های خصوصی دیگران را منتشر می کنیم یا برای ماجرای آنها جوک درست می کنیم و به هم می فرستیم، سهامدار انحطاط اخلاقی جامعه نیستیم؟ و مگر جز این است که جامعه از من و تو و دیگرانی تشکیل شده است که اتفاقاً همه مان خودمان را موجودی جدا از جامعه می پنداریم و همیشه دیگران و کلیت جامعه را متهم می کنیم؟
برای خودمان، برای شرافت و انسانیت مان و برای خانواده و فرزندان مان ، چنین فیلم هایی را نبینیم و به دیگران نفرستیم. آسیب جامعه آلوده، اگر به فوریت و به طور مستقیم دامن شخص ما را نگیرد، می تواند برای فرزندان ما که در جامعه ای که برایشان می سازیم زندگی کنند، بسیار خطرناک باشد و دامنگیر آنها باشد.ندیدن و نفرستادن این فیلم ها و عکس ها ، کار سختی نیست. خودمان به خودمان احترام بگذاریم.

منبع:عصر ایران


 

۲۷ مهر ۹۳ ، ۰۹:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

حکم آغاز دوره‌ی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در آستانه‌ی آغاز دوره‌ی جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی، با صدور حکمی بر مدیریت راهبردی چالش‌های حوزه‌ی فرهنگ با «استفاده کامل و کارآمد و هم‌افزا از همه‌ی فرصت‌ها و ظرفیت‌ها»، «مهار تهدیدها و آسیب‌ها با نگاه حکیمانه و معقول» و «مواجهه‌ی هوشمندانه با معارضه‌های مهاجمان و ستیزه‌گران» به‌عنوان تکالیف اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کردند.

ایشان همچنین ۷ اولویت کاری شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله پیگیری تصمیمات و مصوبات قبلی و اجرای سریع آن‌ها، مواجهه‌ی فعال و مبتکرانه با جبهه‌بندی هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود آن، پیگیری جدی پیشرفت و شتاب حرکت علمی و فناوری و تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور به‌ویژه تحول در علوم انسانی را مشخص کردند و ۳ عضو حقوقی جدید را به مجموعه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی افزودند.

متن حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه وجودی شورایعالی انقلاب فرهنگی، فهم و تبیین و تثبیت و انفاذ ماهیت فرهنگی انقلاب اسلامی و بازآرایی مداوم جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی و پایش پیشرفت های فرهنگی کشور متناسب با ظرفیت ها و شایستگی های عظیم ایران اسلامی و انقلابی است.مدیریت راهبردی چالش های این حوزه با «استفاده کامل و کارآمد و هم افزا از همه فرصت ها و ظرفیت ها» و نیز «مهار تهدیدها و آسیب ها با نگاه حکیمانه و معقول» و «مواجهه ی هوشمندانه با معارضات مهاجمان و ستیزه گران» از جمله تکالیف اصلی این شورا است. عرصه های کلیدی و اساسی همچون تولید علم، سبک زندگی، آموزش و پژوهش، فرهنگ عمومی، مهندسی فرهنگی، حوزه های مهمی هستند که ساماندهی آن در جمهوری اسلامی به شورایعالی انقلاب فرهنگی سپرده شده است.
التزام شورایعالی انقلاب فرهنگی به نام و عنوان خود، شرط موفقیتش در مأموریت های خطیری است که بر عهده ی آن گذاشته شده است.با توجه به پایان یافتن دوره ای دیگر از مسئولیت شورای عالی انقلاب فرهنگی و در آستانه آغاز دوره ای جدید اعضاء حقوقی و حقیقی این شورا همچون دوره ی گذشته با اضافه شدن معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده و رئیس دفتر تبلیغات اسلامی به اعضای حقوقی برای یک دوره ۳ ساله دیگر منصوب می گردند.لازم می دانم از زحمات و تلاشهای بی وقفه و مثمرثمر رئیس و اعضاء محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیر محترم و دبیرخانه شورا طی این دوره قدردانی و تشکر و نکات و موارد ذیل را به عنوان اولویت های کاری شورا در دوره جدید اعلام نمایم:
۱- با وجود تلاشهای خوب شورا در پیگیری اولویت های ابلاغی در سالهای گذشته، امروز اولویت اصلی شورا تحقق و اجرای سریع و کامل تصمیمات و مصوبات و پیگیری آنها تا حصول نتیجه کامل می باشد.
۲- با توجه به جبهه بندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود با انگیزه ی آن، شورایعالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبهه بندی آشکار فرهنگی، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند.
۳- با توجه به رویش های معتنابه و جوشش های فراوان فعالیت های فرهنگی در سطوح مردمی، خصوصاً جوانان مؤمن و انقلابی، دستگاههای فرهنگی نظام و در رأس آنها شورای عالی انقلاب فرهنگی باید نقش حلقات مکمل و تسهیل گر و الهام بخش را در فعالیت های خودجوش و فراگیر مردمی عرصه فرهنگ برای خود قائل باشند و موانع را از سر راه آنها کنار بزنند.

4- ارتقاء کمی و کیفی مصرف و تولید محصولات و کالاهای فرهنگی جز با سیاستگذاری های درست و اقدام پیگیر و مستمر و به صحنه آوردن همه ی ظرفیت های ملی این عرصه، ممکن نخواهد شد. باز مهندسی ساختار فعالیت ها و مدیریت های فرهنگی با چنین رویکردی لازمه موفقیت در این آوردگاه تاریخی فرهنگی است. شورایعالی باید بتواند همه ظرفیت های نرم افزاری و سخت افزاری و منابع انسانی حوزه فرهنگ را متناسب با شرایط پیش گفته، بازآرایی و هم افزا کند.

۵- پیگیری جدی پیشرفت و شتاب حرکت علمی و فناوری کشور یکی از اساسی ترین اولویت های کشور است که شورای عالی انقلاب فرهنگی در آن نقش جدی دارد. بحمدالله با تصویب و ابلاغ نقشه جامع علمی کشور، حوزه علم و فناوری نقشه راه خود را یافته، ستاد راهبری نقشه جامع علمی تشکیل شده؛ و حرکت در آن مسیر آغاز گردید و تاکنون آثار و دستاوردهای خوبی هم در پی داشته است، لازم است این مسیر با جدیت و اهتمام بیشتری بویژه از سوی مسئولان در قوای سه گانه و خصوصاً دولت محترم دنبال شود. شتاب رشد علمی کشور نباید به هیچ بهانه ای حتی اندکی کاهش یابد، بلکه باید روز به روز بر آن افزوده شود و شورا نیز نقش خود را در نظارت و پایش و راهبری آن بطور جدی و فعال ایفا نماید.

-6 مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دوره های گذشته نیز مورد تأکید بوده است، هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدی تر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامه ریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد.
۷- تشکیل منظم و به موقع جلسات شورای عالی و حضور فعال و با مطالعه و سازنده اعضاء بویژه رؤسای محترم قوا در جلسات و مباحث شورا و صرف وقت و همت کافی توسط همه اعضاء بویژه اعضاء حقیقی مورد تأکید می باشد.توفیقات همه ی حضرات را از خداوند متعال مسألت میکنم.

سیّد علی خامنه ای

۱۳۹۳/۷/۲۶

 

۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

ویژه روز مباهله

شرح مختصر واقعه مباهله:

مباهله پیامبر با صلی الله علیه و آله و سلم مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمطی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمآنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.

وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلماجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی:

بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام:

پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلمبه اسقف نجران

مشروح نامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمبه اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب ((علیهم السلام)). [این نامه ایست] از محمد ((صلی الله علیه و آله وسلم))، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب ((علیهم السلام)) را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها:

نمایندگان پیامبر صلی الله علیه و آله و که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمبودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها ازپیشوایان خودشنیده ایم که روزی منصب نبوت ازنسل اسحاق علیه السلامبه فرزندان اسماعیلعلیه السلام انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد صلی الله علیه و آله وسلم ـ که از اولاد اسماعیل علیه السلام است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله و سلمتماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با هیئت نجرانی:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلمدر مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسیعلیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند.

در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام، یادآوری می کند که آدم((علیه السلام))  را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیحعلیه السلام فرزند خداست، پس حضرت آدمعلیه السلام  برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر.

اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه:

خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند.

بنابراین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت.

خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله:

در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.

نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد صلی الله علیه و آله و سلم با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.


در میعادگاه چه گذشت؟

طبق توافق قبلی، پیامبرصلی الله علیه و آله و سلمو نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرزندش حسین علیه السلامرا در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهما السلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد.

بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه:

هنگامی که هیئت نجرانی پیامبرصلی الله علیه و آله و سلمرا در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد.

اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله:

ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم  صلی الله علیه و آله و سلم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم».

پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلمخود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد.

نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمکسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمبه درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت((علیهم السلام))

مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر ((علیهم السلام))نازل شده است و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلمتنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی ((علیهم السلام)) بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین ((علیهما السلام)) هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه ((علیها السلام)) و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی ((علیه السلام)) بوده است.

این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره داردکه علی((علیه السلام))در منزلت جان و نفس پیامبر است.



نزول آیه تطهیر در روز مباهل:

روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین ((علیهم السلام))را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.»

در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

اعمال روز مباهله:

روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روزمباهله پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست.

در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:

اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛

دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛

سوم: دو رکعت نماز؛

چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.

هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین((علیه السلام)) به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی ((علیه السلام))  که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.

۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۵:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

کلیدی ترین پیام غدیر در سبک زندگی اسلامی:

برخی بر این باور بودند و گفتند که بعد از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله، کتاب خدا ما را بس است: «حسبنا کتاب الله (1) و این یعنی تمسک به یک متن ساکت، بی ‌آنکه به سخنگو و مفسر واقعی آن رجوع شود و نیز به کار بستن قانون اساسی در جامعه بی آنکه فردی آگاه (2)، متولی اجرای آن باشد.

 دو کارکرد مهم اجتماعی پیامبر خاتم:

این اعتقاد، در عمل، سبب تعطیلی دو کارکرد مهم پیامبر صلی الله علیه و آله در جامعه شد. یکی اینکه او به حکم الهی مبیّن و مفسر آیات قرآن بود تا مردم این قانون اساسی را از او فراگیرند: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ (3) ؛ و قرآن را [هم‏] به سوى تو نازل کردیم به خاطر اینکه براى مردم آنچه را که براى [هدایتشان‏] به سویشان نازل شده بیان کنى.

و دیگر اینکه او متولی اجرای احکام دین، و قوانین قرآن کریم در جامعه بود. آیات ولایت پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردم و الزام مردم به پیروی از دستورات آن حضرت(4) همه بر این اساس استوار است.

این خود نشان می ‌دهد قرآن کریم، بی معلم، رسالت هدایت(5)، و بی ‌متولی، وظیفه ‌ی زدودن اختلاف از جامعه (6) را هرگز آنگونه که باید ادا نخواهد کرد.

کلیدی ترین اثر غدیر در سبک زندگی اسلامی، سامان بخشیدن علمی و عملی به جامعه اسلامی بر اساس آموزه های وحیانی و دور داشتن نظام اسلامی از گرایشهای نفسانی است.

برای همین لازم بود آن دو شأن رسول خدا صلی الله علیه و آله ؛ پس از ایشان همچنان در امت اسلامی تداوم داشته باشد. برای همین، عقل حکم می ‌کند پس از او کسی در مسند جانشینی او قرارگیرد که شبیه ‌ترین افراد به آن حضرت باشد، به ویژه در اجرای این دو رسالت؛ هم تبیین کننده ‌ی وحی الهی باشد (قرآن و معارف الهی)، و هم بتواند جامعه اسلامی را به مانند رسول خدا صلی الله علیه و آله بر اساس آموزه ‌های وحیانی و نه نفسانی اداره کند.

 

 

 صحیح ترین پاسخ به اساسی ترین نیاز:

((غدیر)) پاسخ به این نیاز اساسی و جدی جامعه ‌ی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله تا قیامت بود. در آن روز کسی از جانب خدا - و نه مردم و نه حتی رسول خدا صلی الله علیه و آله - برگزیده و به مردم معرفی شد که شبیه ترین به رسول خدا صلی الله علیه و آله و به منزله ‌ی خود حضرت بود.(7)

بی ‌تردید اگر کسی در امت اسلامی یافت می ‌شد که در این ویژگی ‌ها برتر از آن حضرت بود؛ دست او در دستان پیغمبر صلی الله علیه و آله قرار می ‌گرفت و به مردم معرفی می ‌شد؛ اما شایسته ‌تر از امام علی علیه السلام وجود نداشت. این را هم شیعه نوشته است هم سنی.(8)

بنابراین غدیر یعنی تداوم راه پیغمبر صلی الله علیه و آله و بهره ‌مندی جامعه از برکات علمی و اجرایی وحیانی، و بی ‌اعتنایی به آن (آنگونه که در سقیفه رخ داد) یعنی محروم کردن امت اسلامی از این برکات حیاتی.

 

دهها سوال بی پاسخ

کسانی که معتقدند پیامبر صلی الله علیه و آله برای بعد از خودش وصیتی نکرد و جانشینی معرفی ننمود و غدیر، مجلس آشتی ‌کنانی بود که به رو بوسی و رفع کدورتها گذشت، باید بگویند که آن برکات حیاتی چه شد؟ امت رها شد تا محروم بماند از معارف وحیانی و بی ‌پاسخ بماند به سوالات متعددی که مطرح ‌می ‌شد و پاسخی برای آن نبود جز در کلام علی و اولاد  علی علیهم السلام؟

اگر کتاب خدا ما را بس بود و نیازی به غدیر و اهل بیت وحی علیهم السلام نبود، پس چرا آتش فتنه از همان روز برافروخته شد و با گذر زمان بر شعله ‌هایش افزوده شد؟ و امروز که چهارده قرن از آن بی ‌مهری به غدیر در نشست سقیفه می ‌گذرد با اینکه قرآن با بهترین چاپ و به وفور در میان مسلمان هست؛ اختلاف و کشتار، نفَس امت اسلامی را بریده است؟

مگر قرآن نیامد تا رفع اختلاف کند؟ قلبها را به هم نزدیک کند؟ لامذهبها و پیروان دیگر ادیان و آیین ها را جذب خود کند و همه را زیر پرچم توحید از سعادت دنیا و آخرت بهره ‌مند کند؟ پس کو؟ چرا نشد؟ و هر چه تلاش‌ می ‌کنید نمی ‌شود که هیچ، محصول کار شما آب به آسیاب دشمن می ‌شود؟ چرا؟

پاسخ این است که کتاب خدا ما را بس نیست؟

 قرآنِ نوشته بر پوست در کنار مرجعیت علمی و عملی

امت اسلامی نیازمند به غدیر است و باید دل و جان ببندد به «حدیث ثقلین» که قرآن و اهل بیت وحی علیهم السلام را به هم پیوند زده است. با غدیر است که کشتی دین، ناخدایی شایسته می ‌یابد که می ‌تواند کشتی نشستگان را سلامت به ساحل نجات برساند.

غدیر به ما می ‌آموزد که دین باید متولی ‌ایی داشته باشد دانشمند، که توان پاسخگویی به هر نوع سوالی را داشته باشد و سوالی را بی ‌جواب نگذارد، و هم مدیر که قدرت سامان بخشیدن به نظام سیاسی اجتماعی جامعه در او باشد.

بی توجهی به غدیر هم سبب رواج بافته ‌های ذهنی در حوزه ‌ی دین و مدیریت جامعه بر اساس گرایشهای نفسانی است. همان که سبب اختلاف و آتش افروزی در میان مسلمانان می ‌شود و مهمترین عامل عقب ماندگی آنها در طول تاریخ است.چون درِ خانه ‌ی اهل بیت علیهم السلام را بر روی عموم مسلمانان بستند و امت اسلامی را از مرجعیت علمی و مدیریت عملی آنها محروم ساختند؛ قرآنِ نوشته بر پوست و کاغذ هم نتوانست رسالت خود را ادا کند و شد همان که امروز در جهان اسلام می ‌بینیم.اما اگر به مانند آن گروه اندک (شیعیان) عمل می ‌کردند که دست از خانه ‌ی وحی بر نداشتند و با تمام تلخی ‌ها که در کامشان کردند اصرار بر پیروی از قرآن و اهل بیت علیهم السلام ورزیدند، اوضاع بسیار بهتر از امروز می ‌شد.نمونه ‌ی کوچک آن، آتشی است که در سال 1388 در این کشور به پا شد. با اینکه قانون مکتوب وجود داشت؛ اما به اعتراف دوست و دشمن اگر نبود ولایت فقیه که ادامه راه غدیر است فاجعه ‌ای رخ می ‌داد که صد رحمت به عراق و شام.

کلیدی ترین اثر غدیر:

کلیدی ترین اثر غدیر در سبک زندگی اسلامی، سامان بخشیدن علمی و عملی به جامعه اسلامی بر اساس آموزه های وحیانی و دور داشتن نظام اسلامی از گرایشهای نفسانی است. بی توجهی به غدیر هم سبب رواج بافته ‌های ذهنی در حوزه ‌ی دین و مدیریت جامعه بر اساس گرایشهای نفسانی است. همان که سبب اختلاف و آتش افروزی در میان مسلمانان می ‌شود و مهمترین عامل عقب ماندگی آنها در طول تاریخ است.

 پی نوشت:

1-  این سخنی است که اولین بار، خلیفه دوم بر زبان راند. ر.ک به صحیح بخاری ح 3052، 3168، 4431 و صحیح مسلم، ح20، 1637.

2-  در دو روایت که اهل سنت نقل کردهآ‌اند ابوبکر (اولین کسی که بر مسند خلافت رسول خدا (ص) تکیه زد) و نیز عمر(خلیفهآ‌ی بعد از او)، معنای واژه ی قرآنی «أبّا» را نمیآ‌دانستند (الدر المنثور فی تفسیر المأثور 6/317) تا چه رسد به احاطه علمی به معارف گسترده و عمیق قرآن کریم.

درست است که بسیارى از دانشمندان اهل سنت از این دو حدیث نتیجه گرفته‏اند که هیچکس نباید در مورد مسائلى که آگاه نیست، مخصوصا در کتاب اللَّه، سخنى بگوید، ولى بالآخره جاى این سوال باقى است که چگونه کسى که به عنوان پیشوا و خلیفه مسلمین مى‏خواهد حکومت کند از مفهوم لغتى که در متن قرآن مجید آمده و چندان پیچیدگى ندارد آگاه نباشد؟ اینها همه دلیل بر این است که باید در هر عصر و زمان رهبرى الهى در میان مردم بوده باشد که از تمام مسائل شرع آگاه و از هر اشتباه و خطایى مصون و معصوم باشد. تفسیر نمونه، 26/152

3-  نحل/44

4-  نساء/59

5-الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ» بقره/185

6-مَا أَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَین لهمُ الَّذِى اخْتَلَفُواْ فِیهِ» نحل/64

7-  با استناد به آیه ‌ی مباهله (آل عمران/61) ثابت می ‌شود امیرمومنان علیه السلام به منزله ‌ی جان پیغمبر صلی الله علیه و آله است.

8-  ر.ک به کتاب «افضلیة الامام علی علیه السلام علی الصحابة»، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام.

 

 

۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۴:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

پنچاه نام برای روز غدیر:

نام‌ها به سهولت در اذهان‌ جاى مى‏گیرند و به راحتى معانى بلند را منتقل مى‏کنند به همین دلیل و دلایل دیگر، نامگذارى روزها و یا هفته‏ها یکى از شیوه‏هاى تبلیغاتى مثبت و منفى شده است و مطرح شدن و رواج پیدا کردن ارزش‌ها یا ضد ارزش‌ها را در پى دارد.اسلام علاوه بر این که براى برخى از روزها اسم‌هاى خاصى مانند عید قربان، عید فطر، روز عرفه و ... برگزیده بر همه این روزها نام ایام الله نهاده است تا عظمت و قداست این روزها هر چه بیشتر در ذهن و دل مؤمنان، نقش بسته و موجب تذکر و تنبه آنان گردد.یکى از روزهایى که در اسلام براى تعظیم آن، از شیوه نامگذارى بهره گرفته شده غدیر است ویژگى غدیر این است که نام‌هاى گوناگونى براى آن قرار داده شده و این خود عظمت این روز را نسبت به روزهاى دیگر نشان مى‏ دهد. نام‌هاى روز غدیر، از اسرار و ابعاد این روز پرده برمى‏دارند هر نامى از این نام‌ها درى تازه از قلعه بلند غدیر بر ما مى‏گشاید چه آن که اسلام بر برگزیدن نامى براى زمان یا مکان و یا هر چیز دیگر، خصوصیات مسمى را در نظر داشته و به جنبه‏ها و زوایاى آن توجه کرده است. از این روى شناختن و شناساندن نام‌هاى روز غدیر یک ضرورت است. با این کار تصویرى روشن از این روز در ذهن و دل نقش بسته و بیش از پیش این روز بزرگ را مى‏شناساند. شایسته است نام‌هاى غدیر را با بهترین شکل و زیباترین خط بنویسیم و محافل جشن و سرور عید غدیر را با آن، معنى و روحى تازه ببخشیم.

 


 

آنچه در زیر مى‏ آید پنجاه نام و یا صفت براى روز غدیر است که از روایات برگرفته‏ایم:

1. بزرگترین عید خدا؛ (عیدالله الاکبر) (1)

2. روز گشایش؛ (یوم وقوع الفرج) (2)

3. روز خشنودى پروردگار؛ (یوم مرضاة الرحمن) (3)

4. روز زبونى شیطان؛ (یوم مرغمة الشیطان) (4)

5.روز مشعل فروزان دین؛ (یوم منار الدین) (5)

6. روز بپا خاستن؛ (یوم القیام) (6)

7. روز شادمانى؛ (یوم السرور) (7)

8. روز لبخند؛ (یوم التبسم) (8)

9. روز راهنمایى؛ (یوم الارشاد) (9)

10 روز بلندى گرفتن منزلت شایستگان؛ (یوم رفع الدرج) (10)

11.روز روشن شدن دلایل خدا؛ (یوم وضوح الحجج) (11)

12.روز آزمایش بندگان؛ (یوم محنة العباد) (12)

13. روز راندن شیطان؛ (یوم دحر الشیطان) (13)

14.روز آشکار کردن حقیقت؛ (یوم الایضاح) (14)

15. روز بیان کردن حقایق ایمان؛ (یوم البیان عن حقایق الایمان) (15)

16. روز ولایت؛ (یوم الولایة) (16)

17. روز کرامت؛ (یوم الکرامة) (17)

18.روز کمال دین؛ (یوم کمال الدین) (18)

19.روز جداسازى حق از باطل؛ (یوم الفصل) (19)

20. روز برهان؛ (یوم البرهان) (20)

21. روز منصوب شدن امیرمؤمنان؛ (یوم نصب امیرالمؤمنین(علیه السلام) (21)

22.روز گواهى و گواهان؛ (یوم الشاهد و المشهود) (22)

23. روز پیمان؛ (یوم العهد المعهود) (23)

24. روز میثاق؛ (یوم المیثاق المأخوذ) (24)

25. روز آراستن؛ (یوم الزینة) (25)

26. روز قبولى اعمال شیعیان؛ (یوم قبول اعمال الشیعة) (26)

27. روز رهنمونى به رهنمایان؛ (یوم الدلیل على الرواد) (27)

28. روز امن و امان؛ (یوم الامن المأمون) (28)

29.روز آشکار کردن امور پنهان؛ (یوم ابلاء السرائر) (29)

30.عید اهل بیت(علیهم السلام)؛ (عید اهل البیت(علیهم السلام) (30)

31. عید شیعیان؛ (عید الشیعة) (31)

32. روز عبادت؛ (یوم العبادة) ( 32)

33.روز اتمام نعمت؛ (یوم تمام النعمة) (33)

34. روز اظهار گوهر مصون؛ (یوم اظهار المصون من المکنون) (34)

35.روز بر ملا کردن مقاصد پوشیده؛ (یوم ابلاء خفایا الصدور) (35)

36. روز تصریح به برگزیدگان؛ (یوم النصوص على اهل الخصوص) (36)

37.روز محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله)؛ (یوم محمد(ص) و آل محمد(ص)) (37)

38. روز نماز؛ (یوم الصلاة) (38)

39. روز شکرگزارى؛ (یوم الشکر) (39)

40.روز دوح (درختان پر شاخ و برگ)؛ (یوم الدوح) (40)

41. روز غدیر؛ (یوم الغدیر) (41)

42. روز روزه‏دارى؛ (یوم الصیام) (42)

43. روز اطعام؛ (یوم اطعام الطعام) (43)

44. روز جشن؛ (یوم العید) (44)

45.روز عالم بالا؛ (یوم الملأ الاعلى) (45)

46 روز کامل کردن دین؛ (یوم اکمال الدین) (46)

47.روز شادابى؛ (یوم الفرح) (47)

48. روز به صراحت سخن گشودن از مقام ناب؛ (یوم الافصاح عن المقام الصراح) (48)

49.روز افشاى پیوند میان کفر و نفاق؛ (یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود.) (49)

50. روز گردهمایى و تعهد حاضران؛ (یوم الجمع المسؤول) (50)

 

پى‏  نوشت‌ها:

1- امام رضا(علیه السلام) مى‏فرماید: و هو عید الله الاکبر (عید غدیر، برترین عید خداوند است)، الغدیر، ج 1، ص .286

2- امام على (علیه السلام): هذا یوم فیه وقع الفرج (این، روزى است که گشایش در آن مى‏رسد)، مصباح المتهجد، ص‏ 700 .

3- امام صادق(علیه السلام): و فیه مرضاة الرحمن (در این روز، رضایت خداوند نهفته است)، بحارالانوار، ج 98، ص 323.

4- امام رضا(علیه السلام): انه یوم مرغمة الشیطان (روز غدیر، روز اندوه شیطان است) بحارالانوار، ج 98، ص 323.

5- امام صادق(علیه السلام): یوم منار الدین أشرف منهما (روز مشعل فروزان دین، از دو عید فطر و قربان گرامى‏تر است.

6- امام صادق(علیه السلام): ذلک یوم القیام (روز غدیر، روز بپاخاستن است) بحارالانوار،ج 98، ص323.

7- امام صادق(علیه السلام): انه یوم السرور (روز غدیر، روز شادمانى است) الغدیر، ج 1، ص 286.

8- امام رضا(علیه السلام): و هو یوم التبسم (روز غدیر، روز لبخند است) المراقبات، 257.

9- امام على(علیه السلام): هذا یوم الارشاد (این، روز راهنمایى کردن است) مصباح المتهجد، ص700.

10-امام على(علیه السلام): هذا یوم فیه ... رفعت الدرج؛ (این روزى است که منزلت شایستگان در آن، بلندى گرفت) مصباح المتهجد، ص 700.

11-امام على(علیه السلام): هذا یوم ... فیه ... وضحت الحجج (این روزى است که دلایل خداوند در آن، روشن گشت.

12- امام على(علیه السلام): هذا یوم محنة العباد (این روز آزمایش بندگان است) مصباح المتهجد، ص 700.

13- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم دحر الشیطان (روز غدیر روز راندن شیطان است) مصباح المتهجد، ص 700.

14- امام على(علیه السلام): و هو یوم الایضاح (روز غدیر، روز آشکار کردن حقیقت است) ،مصباح المتهجد، ص 700.

15- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم البیان عن حقایق الایمان (روز غدیر روز بیان کردن حقایق ایمان است) مصباح المتهجد، ص 700.

16- امام رضا(علیه السلام) در حدیثى مفصل، روز غدیر را روز عرضه ولایت به انسانها و مخلوقات معرفى مى‏کند، المراقبات، ص 257.

17- امام صادق(علیه السلام): در هنگام ملاقات با برادر ایمانى خود بگو: الحمدالله الذى اکرمنا بهذا الیوم (حمد خداوند را که ما را در این روز کرامت داد) المرقبات، ص 257.

18- امام على(علیه السلام) و هو ...یوم کمال الدین (غدیر، روز کمال دین است)مصباح المتهجد،ص 700.

19- امام على(علیه السلام): هذا یوم الفصل الذى کنتم توعدون (این روز جداسازى است که به آن وعده داده شده‏اید) مصباح المتهجد، ص 700.

20- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم البرهان (روز غدیر، روز برهان است) مصباح المتهجد، ص 700.

21- امام صادق(علیه السلام): الیوم الذى نصب منه رسول الله امیرالمؤمنین(علیه السلام)... (روزى که پیامبر (ص) در آن امیر مؤمنان را منصوب کرد) الغدیر، ج 1، ص 285.

22- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم الشاهد و المشهود (غدیر، روز گواهى و گواهان است) مصباح المتهجد، ص 700 .امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین روز به گواهى گرفته شدگان (جمع مشهود) است. بحارالانوار، ج 98، ص 231.

23-امام على(علیه السلام): و هو ... یوم العهد المعهود (غدیر، روز وعده و پیمان است) مصباح المتهجد، ص .700 امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در آسمانها روز پیمان بستن است) بحارالانوار، ج 98، ص 321.

24- امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین، روز میثاق گرفته شده است، بحارالانوار، ج 98، ص 321.

25-امام رضا(علیه السلام): روز غدیر، روز زینت است. المراقبات، ص 257.

26- امام رضا(علیه السلام): یوم تقبل اعمال الشیعة (غدیر روزى است که اعمال شیعه در آن قبول مى‏شود) المراقبات، ص 257.

27- امام على(علیه السلام): هذا ... یوم الدلیل على الرواد (این، روز رهنمونى به رهنمایان است) مصباح المتهجد، ص 700.

28-امام على(علیه السلام): هذا یوم الامن المأمون (این، روز امن و امان است) مصباح‏المتهجد، ص 700.

29-امام على(علیه السلام): هذا یوم ابلاء السرائر (این، روز آشکار کردن امور پنهان است) مصباح المتهجد، ص 700.

30-امام صادق(علیه السلام): جعله عیدا لنا (خداوند این روز رابراى ما اهل بیت(علیه السلام) عید قرار داد) بحارالانوار، ج 98، ص 300.

31-امام صادق(علیه السلام): جعله عیدا ... لموالینا و شیعتنا (خداوند این روز را براى دوست داران و شیعیان، عید قرار داد) بحارالانوار، ج 98، ص 300.

32- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز عبادت است. الغدیر، ج 1 ، ص 285.

33-امام صادق(علیه السلام): انه الیوم الذى... تمت فیه النعمة (روز غدیر، نعمت در آن، تمام شد) الغدیر، ج 1، ص 285.

34- امام على(علیه السلام): هذا یوم اظهار المصون من المکنون (این، روز اظهار گوهر مصون از راز پنهان داشته است)، مصباح المجتهد، ص 700.

35-امام على(علیه السلام): هذا یوم ابدى خفایا الصدور و مضمرات الامور (این، روزى است که مقاصد و نیت‏هاى نهان را برملا کرد) مصباح المتهجد، ص 36700ـ امام على(علیه السلام): هذا یوم النصوص على اهل الخصوص (این، روز تصریح برگزیدگان است). همان.

36- امام صادق(علیه السلام):هو الیوم الذى جعله لمحمد(ص) و آله(علیه السلام) (روز غدیر، روزى است که خداوند آن را براى محمد و آل او قرار داد) المراقبات، ص 257.

37 -امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز نماز است. الغدیر، ج 1 ص 285.

38- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز شکرگزاراى است. الغدیر، ج 1، ص 285.

39- امام على(علیه السلام): و انزل على نبیه فى یوم الدرج ما بین له عن ارادته فى خلصائه (و خداوند در روز دوم، اراده خویش را در حق بندگان خاص و گزیدگان خود اظهار داشت) مصباح المتهجد، ص 700 . مقصود ازدرج، درختان پر شاخ و برگى است که در سرزمین غدیر وجود داشت و حضرت در سایه آنها قرار گرفت و ولایت امیرمؤمنان(علیه السلام) را ابلاغ فرمود.

40-این نام، معروفترین نام غدیر است که از مکان واقعه گرفته شده است.

41- امام صادق(علیه السلام): ذلک یوم صیام (روز غدیر، روز روزه‏دارى است) بحارالانوار، ج 98، ص323.

42- امام صادق(علیه السلام): روز غدیر، روز اطعام است. بحارالانوار، ج 98، ص 323.

43-امام صادق(علیه السلام): انه یوم عید (روز غدیر، روز عید و جشن است) بحارالانوار، ج 98، ص 298.

44- امام على(علیه السلام): هذا یوم الملأ الاعلى ... (این روز عالم بالا است...) مصباح المتهجد، ص 700.

45-امام رضا(علیه السلام): هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین...(این، روزى است که خداوند دین را در آن، کامل کرد...) المراقبات، ص 257.

46-امام صادق(علیه السلام): انه یوم فرح (غدیر، روز شادابى است) الغدیر، ج 1، ص 286.

47- امام على(علیه السلام): و هو ... یوم الایضاح عن المقام الصراح (روز غدیر، روز به صراحت سخن گفتن از مقام ناب است) مصباح المتهجد، ص 700.

48- امام على(علیه السلام): و هو یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود (غدیر، روز باز کردن گره پیوند میان کفر و نفاق است) مصباح المتهجد، ص 700.

49- امام صادق(علیه السلام): نام غدیر در زمین، روز بازخواست شدگان است. بحار الانوار، ج 98، ص 320. مأخذ: مجله کوثر شماره 2، زهرا حبیبیان

 

۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۴:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

در روز عید غدیر چه کارها باید انجام داد:

تجدید میثاق با رهبری:

یکی از آداب عیدغدیر، دیدار با رهبری و تجدید میثاق با مقام ولایت است. با ملاحظه احادیث مربوط به غدیر، روشن می‌شود که برنامه دیدار با رهبری و پیشوای مسلمانان و بیعت با او، از زمان ائمه علیهم السلام به ویژه از زمان امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام مرسوم بوده و مردم، از همه جا برای دیدار با معصومان و تجدید عهد به حضورشان می‌رسیدند. امام صادق علیه السلام دراین باره می‌فرماید: (این روز، روز تجدید عهد و یادآوری اتمام نعمت و اکمال دین است و از احترام زیادی برخوردار است.)

دعا و نمازِ شب عید غدیر:

شب عید غدیر، از شب های بسیار با فضیلت سال است و اعمالی ویژه دارد. سید بن طاووس ـ که از بزرگ ترین علمای شیعه است ـ در کتاب گران قدر اقبال، برای شب عید غدیر، نمازی را با آدابی خاص آورده است. هم چنین برای این شب، دعایی وارد شده که خواندنش پاداشی بسیار دارد. در بخش هایی از این دعا می‌خوانیم: « پروردگارا! ما را آن گونه قرار ده که برای ولیّ تو (امیرمؤمنان علیه السلام) با هر کسی که با او عَلَم دشمنی برافرازد، دشمن باشیم و هر که او را دوست دارد، دوست بداریم و با این شیوه، ما اطاعت و فرمان برداری تو را آرزومندیم ای مهربان ترین مهربانان. خدایا! عذاب و خشمت را بر کسی قرار ده که با ولیّ تو بستیزد، امامت او را آگاهانه نپذیرد [و] سرپرستی، ولایت و سبقت او را گردن ننهد».

روزه گرفتن:

روزه عید غدیر، از مستحباتی است که بر آن تأکید بسیار شده و پاداش های عظیم و گسترده ای برای آن بیان گردیده است. امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای که در روز عید غدیر ایراد کردند، فرمودند: «روزه عید غدیر از مستحباتی است که خداوند بدان فرا خوانده است». امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: «بر شما لازم است که در روز عید غدیر، برای سپاس گزاری از خداوند و ستودن او، روزه بگیرید». آن حضرت در پاسخ شخصی که از ایشان پرسید: چه کاری شایسته روز غدیر است و چه عملی در آن استحباب دارد؟ روزه رایکی از اعمال این روز برشمردْ و در حدیث دیگری فرمودند: «من دوست دارم شما آن روز را روزه بگیرید». گفتنی است که در بیش تر روایات، این روزه، روزه شکر و سپاس نامیده شده است. سپاس از پروردگار متعال در برابر نعمت گران سنگ ولایت، وصایت و امامت.

پروردگارا! ما را آن گونه قرار ده که برای ولیّ تو (امیرمؤمنان علیه السلام) با هر کسی که با او عَلَم دشمنی برافرازد، دشمن باشیم و هر که او را دوست دارد، دوست بداریم و با این شیوه، ما اطاعت و فرمان برداری تو را آرزومندیم ای مهربان ترین مهربانان.

افطاری و اطعام:

از سنت هایی که به انجام دادن آن در روز عید غدیر سفارش شده، افطاری دادن به روزه داران است. افزون بر این، در این روز بر اطعام و پذیرایی مؤمنان نیز تأکید بسیار شده است. «اطعام» به معنای طعام و خوراک دادن، معنایی گسترده تر از افطاری دادن را شامل می‌شود؛ چرا که افطاری، تنها روزه دراان را فرا می‌گیرد، ولی اطعام، پذیرایی و تغذیه است؛ چه مردمانِ روزه دار باشند و چه نباشند. امام صادق علیه السلام یکی از وظایف عید غدیر را اطعام برادران دینی برشمرده‌اند. امام رضا علیه السلام نیز پاداش فردی که مؤمنی را در روز عید غدیر تغذیه می‌کند، هم سان کسی می‌دانند که پیامبران و صدّیقان راطعام داده باشد.

آراستن:

از دیرباز، عیدها و جشن ها، با نظافت، غبارزدایی، پیراستن و آراستن همراه بوده است. در قرآن مجید نیز «روز زینت کردن»، وصف یکی از عیدهای کهن آمده است. این آراستین و پیراستن، از سنت های شایسته ای است که باید مومنان راستین آن را برای عید غدیر رعایت کنند. خانه روبی، غبارزدایی، تزیین مجالس و اماکن در آستانه عید غدیر، سنت و مستحب، و نیز جلوه ای ازشعائر دینی است. امام رضا علیه السلام در این باره می‌فرمایند: «روز غدیر، روز آراستن و زینت کردن است». چراغانی سر در منازل و اماکن عمومی و اداری، از شعایری است که در قلمرو این گونه سفارشات امامان معصوم علیهم السلام قرار می‌گیرد.

پوشیدن لباس نو:

ما ایرانیان به پیروی از نیاکانمان، در عید باستانی نوروز ـ که عید تحویل سال است، نه تحول انسان ـ لباس نو می‌پوشیم؛ پس چرا در عید بزرگ ولایت و وصایت خداوندی، تن پوش نو نپوشیم؟ امام صادق علیه السلام فرموده اند: «یکی از وظایف روز غدیر این است که مؤمن، تمیزترین و گران قدرترین جامه های خویش را بپوشد». و امام رضا علیه السلام نیز در بیان دیگری گفته اند: «روز غدیر، روز پوشیدن لباس نو و درآوردن جامه سیاه است.

به کار بردن بوی خوش:

دین زندگی ساز و سعادت آفرین اسلام، درباره به کارگیری بوی خوش، و استعمال مواد خوش بو، سفارش های بسیار کرده است و آن گاه که عید سعید غدیر فرا می‌رسد، این سنّت، سفارش ویژه ای پیدا می‌کند. امام صادق علیه السلام در پی وظایف مؤمن درروز عید غدیر فرموده اند: «و مؤمن به اندازه وسعت و توانایی مالی خویش، بوی خوش استعمال کند.

تبریک گفتن:

انسانها به هنگام دست یابی به نعمت، دست یافتن به پیروزی یا روزهای عیدی که سال گشت به این نعمت رسیدن یا به پیروزی دست یافتن بوده، به رعایت رسمی دیرین، آن را به یک دیگر تبریک می‌گفته‌اند. تبریک گفتن در روز عید غدیر، جلوه ای ازاحیا و بزرگ داشت این عید و نشانی از پای بندی به شعایر تشیع است. بدون تردید، عید غدیر، بزرگ ترین دستاورد معنوی را برای کسانی که ولایت را پذیرفته اند، به همراه داشته است. در این روز، بشر به نعمتی رسیده که تمام نعمتها در برابر آن اندک و حقیر است. از این رو، گرم ترین و واقعی ترین تبریکها برای عید غدیر است. امام رضا علیه السلام در این باره می‌فرمایند: «روز عید غدیر، روز تهنیت گویی است. بعضی از شما به برخی دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مؤمنی با برادرش برخورد کرد بگوید: ستایش، مخصوص خداوندی است که ما را از پیوستگان به ولایت امیرمؤمنان علیه السلام و امامان علیهم السلام قرار داد.

امام صادق علیه السلام در پی وظایف مؤمن درروز عید غدیر فرموده اند: «و مؤمن به اندازه وسعت و توانایی مالی خویش، بوی خوش استعمال کند».

دل جویی و مهرورزی:

روز عید، روز نگاه های مهرآمیز، لبخندهای دل انگیز و روز دل جویی های انسان دوستانه و خداپرستانه است. روز غم زدایی از دل های به درد نشسته، نگاه های به در بسته و جان های از اندوه خسته است. آیین اسلام نیز، فرهنگ هم دلی، هم سویی وفریاد رسی است و پیشوای غدیر حضرت علی علیه السلام، پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، غم زداترین انسان برای محرومان بود. اکنون در روز غدیر، این دل جوییها تأکید بیش تری می‌یابد. امیرمؤمنان علیه السلام دراین باره می‌فرمایند: «[در این روز] با خیر فراوان، به دیدار کسانی بروید که به کمک شما دل بسته‌اند و تا آنجا که توان دارید و از دستتان برمی آید، در خوردنی ها، با ناتوانانْ مساوات پیشه کنید». و در ادامه فرمودند: «مهربانی متقابل در روز غدیر، رحمت و نگاه عطوفت آمیز خداوند را جلب می‌کند». امام رضا علیه السلام نیز روز غدیر را «روز مهرورزیدن» خوانده‌اند.

ابراز شادمانی و شادمان ساختن دیگران:

بی شک، هر عیدی، یادآور خاطره شادی بخشی است و در طول تاریخ، عیدها هنگام سرور ملتها بوده است. عید غدیر که عید ولایت و رهبری است، بزرگ ترین و گران قدرترین سرفصل سرنوشت ساز زندگی مسلمانان است و بدون تردید، شادمانی بیش تری را می‌طلبد. درروایات امامان معصوم علیهم السلام آن چه مورد تأکید قرار گرفته، تنها شادمان بودن نیست، بلکه سفارش شده که شادمانی را ابراز کنید و دیگران را نیز در این شادیْ شریک سازید؛ چرا که این شور و شادی، نشانه شعور دینی و شعاری اسلامی است. حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «[در روز غدیر] گشاده رویی را در میا خویش و شادمانی را در ملاقات هایتان ابراز کنید».

و باز فرمودند: «[در این روز] شاد باشید و برادرانتان را با لباس نیکو، بوی خوش و طعام، شاد کنید». امام رضا علیه السلام نیز در این باره فرموده اند: «[در روز غدیر] هر مرد و زن مؤمنی را شادمان سازید.

پیوند با بستگان و خویشان:

از پندهای درخشان و احکام افتخارآمیز اسلام، دستور به استحکام پیوند با بستگان و خویشان است. اسلام، نه تنها بر استحکام بنیان خانواده و آفت زدایی از آن تأکید کرده، بلکه فراتر از آنْ پیوند با خویشان و بستگان، رسیدگی، دل جویی، ارتباط و خبرگیری از آنان را نیز سفارش کرده است. این آداب و این شیوه های پاس داری از عواطف و پیوندهای خویشاوندی، در آیین اسلام، «صله رحم» خوانده می‌شود. اکنون در روز عید که تجلّی همه اسلام است، به انجام این سنت نیز سفارش شده است. امام صادق علیه السلام یکی از وظایف این روز را، صله رحم برشمرده و می‌فرمایند: «شایسته است [در روز غدیر] با نیکی کردن، روزه گرفتن، نماز خواندن و صله رحم، به سوی پروردگار متعال، تقرّب جویید.

کارگشایی:

برآورده ساختن نیازهای مردم و انجام دادن کارهایی که از ما خواسته اند، از سنت های نیکویی است که در اخلاق و آیین اسلامی بسیار سفارش شده است. در روز غدیر که روز امامِ پروا پیشگانِ جهان و روز بزرگِ کارگشایِ غم دیدگان است، ما بیش تر به ارائه خدمات نوع دوستانه و کارهای نیک فراخوانده شده ایم. باشد تا با این کار، نهال شادی را در باغ آفت دیده دلِ بیچارگان بنشانیم و شاهد رویش شکوفه های شادی بخش آن باشیم.حضرت علی علیه السلام دراین باره فرموده اند: «هر کس [در روز غدیر] بدون درخواست برادر مؤمنش از او دل جویی و کارگشایی کند و با اشتیاقْ به او نیکی رساند، چون کسی است که در این روز، روزه گرفته و شبش را به نیایش پرداخته است». امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: «شایسته است با نیکی کردن در این روز، به سوی خداوند، تقرب جویید.

حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «[در روز غدیر] گشاده رویی را در میان خویش و شادمانی را در ملاقات هایتان ابراز کنید

هدیه دادن:

یکی از آب دیرین اعیاد، به ویژه عیدهای مذهبی و باستانی، هدیه دادن است؛ آن چه ما آن را در تداول عمومی، «عیدی» نام می‌نهیم. این رسم نیکو، خاطره عید را به ویژه در ذهن کودکان و نونهالان شیرین می‌سازد و لبخند و سرور را بر لبها و دل های می‌نشاند و از جلوه های تکریم عید است. در بزرگ ترین عیدها، یعنی عید غدیر، به این هدیه دادنها سفارش شده ایم. شایسته است با هدیه دادن دراین روز، خاطره شاد آن را به ویژه در خردسالان و نونهالان ماندگار سازیم. امام رضا علیه السلام در روایتی در وصف عید غدیر فرموده اند: ((غدیر ))روز بخشش و هدیه دادن است».

اجتماع:

گردهمایی در روز غدیر ـ که روز بزرگ داشت ولایت و وصایت خداوندی ـ است، برای بازگو کردن پیام آن روز، رساندن آن پیام به نسل های نو، پژوهش درباره ریشه های اعتقادی و تاریخی غدیر و برای آگاه شدن از بنیادی ترین پایه های معارف دینی، یعنی مسأله امامت، یک سنت و حتی ضرورت است. امیر مؤمنان علیه السلام در خطبه ای که روز غدیر، در کوفه ایراد کردند، فرمودند: «اجتماع کنید، خداوند، پراکندگی شما را می‌زداید». گفتنی است که این اجتماع ها، باید کارساز و رشد آفرین باشد. امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمایند: «خداوند رحمت کند بنده ای را که با دیگری اجتماع و آرمان ما را گفت وگو کند... شما هنگامی که گردهم می‌آیید، اهداف ما را یادآور شوید. بدون تردید، اجتماع و گفت وگوی شما، امرما را زنده می‌کند و بهترین مردمِ بعد از ما، کسی است که امر ما را یادآوری کند و بدان باز گردد».

ابراز برائت:

ابراز بیزاری از دشمنان خداوند متعال و دشمنان دین، از اساسی ترین سنگ پایه های معارف دینی است. این دشمنی، اظهار کین و بیزاری، در فرهنگ اسلامی، «برائت» نامیده می‌شود.

خداوند متعال، سرآمد برائت جویان است. در قرآن کریم، سوره ای به نام «برائت» داریم که در آغاز آن، بدون هیچ یادکردی از نام خداوند و لطف و مهربانی او، بی درنگ، از مشکلات ابراز تنفر شده است. بدون برائت از دشمنان خدا و دین، ولایت و محبت به اهل بیت علیهم السلام مفهوم و معنایی ندارد. مگرمی شود هم به حسین علیه السلام و آرمان های او عشق ورزید و هم به یزید که تبلور پلیدترین خوهای حیوانی است.

از این روست که امام صادق علیه السلام از جمله وظایف روز غدیر را، برائت جستن از ظالمان دانسته‌اند. در یکی ازدعاهای روز عید غدیر نیز آمده است: «ما بیزاری می‌جوییم از آن کس که از علی علیه السلام بیزاری جوید و دشمن می‌داریم آن کس که علی علیه السلام را دشمن دارد.

صلوات:

صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان پاک او، یاد کرد پیوسته خداوند متعال و فرشتگان است. در آیه 56 سوره احزاب، خداوند ما را به صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و خاندان او فرمان داده است.

صلوات، از ذکرهای بسیار مهم اسلامی است و روایات زیادی درباره آثار و برکات آن در کتاب های شیعیان واهل سنت آورده شده است. یکی ازاعمال روز غدیر، بسیار صلوات فرستادن است. امام رضا علیه السلام در وصف این روز فرموده اند: «[روز غدیر] روز صلوات فرستادن فراوان است». امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: «سزاوار است [روز غدیر [صلوات بسیار فرستاده شود.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «ما بیزاری می‌جوییم از آن کس که از علی علیه السلام بیزاری جوید و دشمن می‌داریم آن کس که علی علیه السلام را دشمن دارد».

غسل:

فرهنگ زندگی ساز اسلام، آیین آراستگی، پاکیزگی و طهارت است و شاید از این روست که بسیاری از اعمال عبادتی این دین الهی، با شست و شو، طهارت و پاکیزگی همراه است: «غُسل» نیز افزون بر این که نمادی از تطهیر درون و صفای روح شناخته می‌شود، درس به نظافت و آراستگی ظاهری آدمی است. در روز عید غدیر، یکی از اعمال مستحبی که بدان سفارش شده، غسل است. امام صادق علیه السلام دراین باره می‌فرمایند: «هنگامی که روز غدیر، فرا برسد، باید در هنگام ظهر، غسل کردو

 

 

نماز و نیایش:

آداب و سننی که یک ملت، در روزهای عید و روزهای ماتم خویش اجرا می‌کنند، بیان گر درون مایه فکری، فرهنگی و میزان خردمندی آن ملت است. از سوی دیگر، پاس داری از هر عیدی، پیوندی تنگاتنگ با رخ دادی دارد که آن روز را ساخته است. عید غدیر که عید امامت و ولایت است، باید با گسترش دانش، افزودن بینش، بیدار کردن خردهای خفته، جان دادن به پیوندهای مرده و غم زدایی ازدل های به ماتم نشسته، عید گرفته شود. روز غدیر، عید سپاس و ستایش است و این امر در نماز و نیایش تبلور می‌یابد. امام رضا علیه السلام فرموده اند: روز غدیر روزی است که خداوند، بر توان کسی که او را نیایش کند، می‌افزاید... و روزی است که دعا در آن مستجاب می‌شود». برای غدیر، نماز ویژه ای نیز گفته‌اند که آداب آن در کتاب های دعا آمده است.

زیارت:

زیارت، جلوه محبّت، نشان معرفت و تبلور پیوندی معنوی است. زیارت، یک سنت سازنده اسلامی و گاه ضرورتی دینی است برای بزرگ داشت اسوه های کامل انسانی و زنده نگه داشتن نام و آیینی الهی. در فرهنگ تشیع، زیارت یک مفهوم بالنده و سازنده دارد و ره آوردهای گران قدری در زمینه های معنوی، اجتماعی و سیاسی پدید می‌آورد.همین ره آوردها، از یک سو، عامل پافشاری تشیع بر عنصر زیارت شده و از سوی دیگر، دشمنان نابکار اسلام را برانگیخته تا پیکار همه سویه ای را با زیارت و مظاهر آن در پیش گیرند. در عید غدیر نیز به زیارت امیرمؤمنان علی علیه السلام سفارش بسیار شده است. این زیارت به دو گونه امکان دارد. زیارت مرقد مبارک آن حضرت، برای آنان که می‌توانند خود را بر آستان بلندبنیان آن حضرت برسانند و زیارت از راه دور، برای آنان که به هر دلیل، توفیق زیارت نزدیک مزار آن مولا را نیافته‌اند.

دعای ندبه:

براساس روایات امامان معصوم، خواندن دعای ندبه، در چهار عید، استحباب دارد؛ جمعه، فطر، قربان و غدیر، گفتنی است که در بخشی از دعای ندبه، رخ داد عید سعید غدیر، این گونه آمده است: «پس چون روزگار او سپری گشت، ولیّ اش علیّ بن ابی طالب ـ که درود تو بر آن دو و خاندانشان باد ـ را بر جای خویش گماشت تا هدایت گر مردم باشد؛ زیرا او بیم دهنده بود و در هر جامعه ای، رهنمایی هست. آن گاه در پیش روی جمعیت گفت: هر که را من سرپرست اویم، علی سرپرست اوست. خداوندا! دوست بدار هر که او را دوست دارد و دشمن بدار هر که او را دشمن دارد و یاوری ده هر کس او را یاری کند و خوار گردان هر که او را خوار سازد و گفت: هر کس من پیامبرش باشم، علی امیر اوست.

۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۳:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

ناگفته های از غدیر خم:

نکته های کمتر گفته شده از غدیر:

شاید بسیاری از ما حدیث غدیر را فقط با این جمله می شناسیم که حضرت خاتم الانبیاء-صلی الله علیه و آله-خطاب به جمعیت انبوه حاضر در غدیر خم فرمودند: (من کنت مولاه فهذا علی مولاه). بدون شک این کلام قدسی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در طول تاریخ اسلام و تا بدین روز تلاش های فراوانی از سوی اساطین دانش صورت گرفته است تا این فراز از حدیث غدیر آنچنان که باید معنی شود و به عبارت دیگر روشن شود که مفاد این حدیث شریف انتصاب حضرت علی بن ابیطالب -علیه السلام- به مقام امامت و ولایت است.

اما بحث ما در اینجا پیرامون این قسمت نیست. چه آنکه قصد داریم فرازی دیگر از حدیث غدیر را که آن نیز حائز اهمیت بسیار زیادی است مورد توجه قرار دهیم. فرازی که رسول خدا -صلی الله علیه و آله- در آن با صراحتی تمام امت خویش را سفارش به پیروی از اهل بیت -علیهم السلام- در کنار پیروی از قرآن مجید فرموده اند و جالب آنکه عده ای از علما و حدیث شناسان بزرگ اهل سنت و حتی وهابیت صحت این فراز را نیز پذیرفته اند.

وقتی مسأله خلافت پس از رحلت رسول الله- صلى اللّه علیه و آله- در میان دو دسته از مسلمانان به یک اختلاف می انجامد طبق صریح فرمایش نبوی در حدیث ثقلین قطعا حق با آن گروه از طرفین اختلاف است که عترت نبوی در میان آنانست

آری در حدیث شریف غدیر و در آن اجتماع عظیم، رسول اکرم-صلی الله علیه و آله- باز هم سفارش به تبعیت از ثقلین کرده اند. گو اینکه بعضی از گزارش های حاکی از توصیه به ثقلین در روز غدیر، با یکدیگر متفاوت است اما وجه مشترک تمامی آنها سفارش حضرت خاتم الانبیاء -صلی الله علیه و آله- به پیروی از قرآن کریم و اهل بیت -علیهم السلام-است.

در اینجا و در میان این گزارشها گزارشی را نقل می کنیم که از چند جهت دارای اهمیت است. اولین اهمیت این نقل اینست که حتی شیخ محمد ناصر الدین البانی از محدثین و علمای بزرگ و معاصر سلفی- وهابی نیز صحت این روایت را پذیرفته است.

اما نکته بسیار مهم در این گزارش اینست که محتوای آن حاصل احتجاجی است که حضرت امیرالمومنین -علیه السلام- بر اساس حدیث غدیر به انجام رسانده اند. در ادامه چگونگی این احتجاج روشن می شود. مسأله ای که گویای بطلان این ادعاست که استناد به غدیر تنها از سوی شیعیان شکل گرفته است و نه ائمه معصومین- علیهم السلام

البته موارد دیگری نیز از احتجاج حضرت امیر -علیه السلام- به حدیث غدیر روایت شده که فعلا در صدد بیان آنها نیستیم.

نکته مهم دیگر در این نقل معتبر آنست که به خودی خود حاوی نقل هفده نفر از صحابه رسول الله -صلی الله علیه و آله- است. به جهت رعایت اختصار، متن عربی این احتجاج در پاورقی تقدیم می شود. اما قبل از آن لازم است در مورد فضای این روایت و چرایی وقوع این احتجاج کمی توضیح بدهیم.

 مناشده ی روز (رحبه):

در برهه ای به امیرالمومنین -علیه السلام- خبر رسید که مردم در باره شما دچار سوء ظن شده اند و دلائلی را که از پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله- مبنی بر ترجیح خودتان بر دیگران نقل می کنید، به دیده تردید می نگرند و خلاصه آنکه در امر خلافت در میان مردم منازعه و اختلاف در گرفته است. در این هنگام حضرت امیر -علیه السلام- در میدان وسیع کوفه (شاید محلی شبیه به میدان مرکزی) و در میان اجتماع مردم حضور یافتند و برای بیان حقانیت خویش به حدیث شریف غدیر استناد کردند.

این واقعه پر اهمیت در سال 35 هجری و در اوائل حکومت حضرت امیر -علیه السلام- واقع شد و از آنجا که "رحبه" به معنای میدان وسیع است و نیز در زبان عربی "مناشده" به معنای سوگند دادن می باشد و حضرت امیر -علیه السلام- حاضرین در رحبه را سوگند دادند، از این رو به « مناشده ی أمیرالمومنین-علیه السلام- یوم الرحبة» مشهور شده است.

 وقتی شاهدان عینی به سخن می آیند

اما ترجمه گونه ای از این واقعه البته بر اساس مدارک برادران اهل سنت چنین است:

راوی این گزارش ابو الطفیل از روات معتبر اهل سنت می گوید:

علىّ رضى اللّه عنه بپا خاست و حمد و ثناى خداوند نمود سپس گفت:

به خدا سوگند می دهم هر کس که روز غدیر خم حضور داشته قیام کند - آنها که با نقل قول از دیگران بر این امر گواهند برنخیزند، فقط کسانى قیام کنند که گوش آنها (از رسول خدا -صلی الله علیه و آله-) این گفتار را شنیده و قلب آنها آن را ضبط نموده است.

در نتیجه هفده تن برخاستند که از جمله آنها: خزیمة بن ثابت و سهل بن سعد و عدى بن حاتم و عقبة بن عامر و ابو ایوب انصارى و ابو سعید خدرى و ابو شریح خزاعى و ابو قدامه انصارى و ابو لیلى یا ابو یعلی و ابو الهیثم بن تیّهان و مردانى از قریش بودند. سپس علىّ رضى اللّه عنه و عنهم گفت:

آنچه را شنیده اید بازگو کنید.

آنان گفتند: شهادت می دهیم که ما با رسول خدا -صلی الله علیه و آله- از حجة الوداع آمدیم تا هنگام ظهر که رسول خدا -صلی الله علیه و آله- (از جایگاه خود) بیرون آمد و امر فرمود شاخه و خارهاى چند درخت را جمع کردند و پارچه بر آنها افکندند. سپس اعلام نماز فرمود و ما بیرون شدیم و نماز گذاردیم، آنگاه بپا خاست و حمد و ثناى خدا نمود و پس از آن فرمود:

اى مردم گفتار شما (در زمینه وظایفى که انجام داده‏ام) چیست؟

گفتند: به تحقیق ابلاغ نمودى.

گفت: خدایا گواه باش (سه بار این کلام را فرمود). سپس فرمود: نزدیک است که من دعوت شوم‏ و اجابت نمایم(از دنیا بروم) و من مسئول هستم و شما مسوولید. سپس فرمود:اى مردم من در میان شما دو چیز خطیر و گرانبها می گذارم، کتاب خدا و عترت من، اهل بیت من، اگر به آن دو متمسک شوید (از آن دو تبعیت کنید) هرگز گمراه نخواهید شد. پس متوجه باشید که پس از من درباره آن دو، چگونه عمل خواهید کرد؟ و همانا آن دو هرگز جدا نمی شوند تا کنار حوض (در آخرت) بر من وارد شوند، خداوند دارای لطف و آگاه، مرا به این امر خبر داد.


سپس فرمود: همانا خداى مولاى من است و من مولاى مومنین هستم. آیا نمی دانید که من به شما اولى (سزاوارتر) هستم از خودتان؟

گفتند: بلى می دانیم- سه بار- سپس دست تو را یا امیرالمومنین گرفت و بلند کرد و فرمود:

«من کنت مولاه فهذا على مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.

پس از این شهادت عمومی در میدان کوفه، امیرالمومنین -علیه السّلام- فرمود:

راست گفتید و من نیز بر این امر از گواهان هستم». (1)

 اقرار دوست و دشمن:

بر اساس تحقیق صورت گرفته توسط محقق عالیقدر مرحوم آیة الله سید عبدالعزیز طباطبایی این روایت را احمد بن حنبل در فضائل الصحابة به شماره 1167 و نیز ابن حبّان در صحیح ابن حبان به شماره 6931 ذکر کرده اند. افزون بر این، دو محقق این دو نگاشته پر اهمیت در بین اهل سنت، تصریح به اعتبار سند آن کرده اند. همچنانکه نسایی نیز در دو اثر خود یعنی السنن الکبری و الخصائص آن را نقل نموده است. کما اینکه ناصرالدین البانی نه تنها صحت آن را پذیرفته است بلکه سند آن را بر اساس ضوابط و معیارهای معتبرترین کتاب اهل سنت یعنی صحیح بخاری معتبر دانسته است.(2) در مورد احتجاج یوم الرحبة به همین مقدار بسنده می کنیم.

اما از کتب بسیار معتبر اهل سنت که سفارش نبی مکرم اسلام - صلى اللّه علیه و آله- را به ثقلین در روز غدیر گزارش کرده اند صحیح مسلم است.(3)همین روند را در کتاب مهم یکی دیگر از علمای بزرگ اهل سنت یعنی سنن الترمذی شاهد هستیم. ترمذی در این کتاب تصریح به صحت این گزارش می کند.(4) کما اینکه مشاهده می کنیم ابن حجر هیثمی که در دشمنی با شیعه مشهور است اما با این وصف در کتاب (الصواعق المحرقه)(5) با سندی صحیح این خبر را نقل می کند. هیثمی از دیگر علمای اهل سنت نیز راویان این حدیث را مورد اطمینان دانسته است.(6)

بعضی از گزارش های حاکی از توصیه به ثقلین در روز غدیر، با یکدیگر متفاوت است اما وجه مشترک تمامی آنها سفارش حضرت خاتم الانبیاء -صلی الله علیه و آله- به پیروی از قرآن کریم و اهل بیت -علیهم السلام-است

کدام ((اهل بیت)):

تنها یک نکته حیاتی باقیمانده است و آن تعیین افراد اهل بیت و عترت نبوی سلام الله علیهم اجمعین است. نقل های فراوان تاریخی در میان اهل سنت وجود دارد که "اهل بیت" تنها شامل خمسه طیبه است. یعنی حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه الزهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین سلام الله علیهم اجمعین . به جهت اختصار دلیل این مدعا را در پاورقی متذکر می شویم.(7)

 

اگر انصاف باشد:

اکنون و بدون در نظر گرفتن مقطع معروف حدیث غدیر (من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه) و فقط با توجه به سفارش و دستور قطعی پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله- به تبعیت از ثقلین می خواهیم خلافت حضرت علی بن ابی طالب -علیه السلام- را اثبات کنیم. البته با در نظر گرفتن یک مسأله بسیار روشن.

همه می دانیم که حضرت امام علی-علیه السلام- پس از وفات پیامبر معظم اسلام - صلى اللّه علیه و آله- با کسانی که ادعای خلافت داشتند بیعت نکردند. چانچه فرزند عالیقدر پیامبر اکرم- صلى اللّه علیه و آله- یعنی حضرت فاطمه -سلام الله علیها- نیز با آنها بیعت نکردند. پس به وضوح در می یابیم که عترت پیامبر خدا - صلى اللّه علیه و آله- با دستگاه حاکم بیعت نکردند. و حال آنکه هدایت، در پیروی و تبعیت از ایشان بود و گمراهی در عدم تبعیت.

به دیگر بیان وقتی مسأله خلافت پس از رحلت رسول الله- صلى اللّه علیه و آله- در میان دو دسته از مسلمانان به یک اختلاف می انجامد طبق صریح فرمایش نبوی در حدیث ثقلین قطعا حق با آن گروه از طرفین اختلاف است که عترت نبوی در میان آنان است. اتفاقا به غیر از اهل بیت -علیهم السلام- بعضی دیگر از مسلمانان نیز از بیعت با مدعیان خلافت امتناع کرده اند که اسامی آنان در کتب تاریخ منعکس شده است.(8)

گمان نمی کنیم پذیرش این استنتاج چندان دشوار بوده باشد. فقط نیازمند کمی انصاف و دوری از تعصبات غیر معقول است.

 پی نوشت:

(1)-ترجمه الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏2، ص:29- 30 (با اندکی تصرف)؛ متن عربی این خبر مبارک چنین است:

إنَّ علیّا رضى الله عنه قام، فحمد اللَّه، و أثنى علیه، ثمّ قال: «أَنشُد اللَّه من شهد یوم غدیر خُمّ إلّا قام، و لا یقوم رجل یقول: إنّی نُبِّئتُ أو بلغنی، إلّا رجل سمعت أُذُناه، و وعاه قلبه».

فقام سبعة عشر رجلًا، منهم: خزیمة بن ثابت، و سهل بن سعد، و عدیُّ بن حاتم، و عقبة بن عامر، و أبو أیّوب الأنصاری، و أبو سعید الخُدری، و أبو شریح الخزاعی، و أبو قدامة الأنصاری، و أبو لیلى، و أبو الهیثم بن التیّهان، و رجالٌ من قریش، فقال علیّ رضی اللَّه عنه و عنهم: «هاتوا ما سمعتم.

فقالوا: نشهد أنَّا أقبلنا مع رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم من حجّة الوداع، حتى إذا کان الظهر خرج رسول اللَّه صلى الله علیه و سلم فأمر بشجرات فشُذِّبنَ و أُلقی علیهنّ ثوبٌ، ثمّ نادى بالصلاة، فخرجنا، فصلّینا، ثمّ قام، فحمد اللَّه، و أثنى علیه، ثمّ قال:

أیّها الناس ما أنتم قائلون؟ قالوا: قد بلّغت. قال: اللّهمّ اشهد. ثلاث مرّات.

قال: إنّی أُوشِک أن أُدعى، فأجیب، و إنّی مسوولٌ، و أنتم مسوولون.

ثمّ قال: أیّها الناس إنّی تارکٌ فیکم الثّقَلَین: کتاب اللَّه، و عترتی أهل بیتی، إن تمسّکتم بهما لن تَضِلّوا، فانظروا کیف تخلفون فیهما، و إنَّهما لن یفترقا حتى یردا علیَّ الحوض، نبّأنی بذلک اللطیف الخبیر.

ثمّ قال: إنَّ اللَّه مولای، و أنا مولى المومنین، أ لستم تعلمون أنّی أولى بکم من أنفسکم؟ قالوا: بلى ذلک. ثلاثاً. ثمّ أخذ بیدک یا أمیر المومنین فرفعها، و قال: من کنتُ مولاه فهذا علیٌّ مولاه: اللّهمّ والِ من والاه، و عادِ من عاداه.

فقال علیٌّ: صدقتم و أنا على ذلک من الشاهدین.

الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص:358- 359.

(2)-موسوعة الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب ،ج2،ص359-360(پاورقی)

(3)-صحیح مسلم،طبع دارالفکر،بیروت، 1424ق،ج8،ص150

(4)-سنن الترمذی،حدیث 3713 به نقل از موسوعة الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب ،ج2ص68

(5)-الصواعق المحرقة ص 25،به نقل از مأخذ فوق،ص70

(6)-مجمع الزوائد،ج9ص165،به نقل از مأخذ فوق،ص71

(7)- در اینجا دو دلیل را نقل می کنیم: دلیل اول: همه ی ما با آیه شریفه ی تطهیر آشنا هستیم. آیه 33 از سوره ی احزاب خداوند سبحان می فرماید: (انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) در ذیل این آیه شریفه، رویات بسیار زیادی آمده که تأکید دارد مقصود از (اهل البیت) در آیه، اهل کساء یعنی خمسه طیبه علیهم السلام- هستند. این روایات از طریق دانشمندان اهل سنت، به حد تواتر یعنی یقینی رسیده است و در میان علمای تشیع نیز چنین است.

خوبست کمی درباره حدیث کساء توضیح دهیم. این حدیث منابع فراوانی از طریق بسیاری از صحابه و تابعین دارد. تمام این منابع می رساند که رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله- قطعه پارچه ای به دست گرفتند و حضرت علی و حضرت فاطمه و حضرت حسن و حضرت حسین علیهم السلام- را زیر آن بردند آنگاه آیه تطهیر را خواندند.

روشن است که این عمل رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله- به خوبی افراد (اهل البیت)را معین می کند. نکته بسیار قابل توجه آنکه شیخ الاسلام وهابیها یعنی ابن تیمیه می گوید: اما حدیث کساء، صحیح است.

اما دلیل دوم، در احادیث بسیار زیاد آمده است که رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله- حداقل مدت یک ماه و حداکثر نوزده ماه هر گاه از خانه خود برای نماز، بیرون می رفتند، به در حجره ی حضرت زهراصلوات الله علیها تشریف می بردند و آیه مبارکه تطهیر را می خوانند.

تذکر این نکته خالی از لطف نیست که اختلاف روایات در مورد طول مدت این کار رسول خدا - صلى اللّه علیه و آله- ، می تواند ناشی از اختلاف مدت مشاهده ی راویان این واقعه بوده باشد. مثلا کسی که بیشتر در مدینه حضور داشته 19 ماه را نقل کرده و کسی که خیلی کمتر حضور داشته یک ماه را به هر حال اصل مسأله متقن و قطعی است.

(8)-عده ای از امت پیغمبر - صلى اللّه علیه و آله- که در مدینه بودند از بیعت با خلیفه اول سرباز زدند . در رأس این گروه بنی هاشم قرار دارند . اما اسامی بعضی دیگر چنین است : سلمان فارسی ، ابوذر ، مقداد ، عمار یاسر ، زبیر ، خزیمة بن ثابت ، خالد بن سعید ، براء بن عازب و . . . در این زمینه رجوع کنید به کتاب سقیفه اثر علامه مجاهد آیة الله سید مرتضی عسکری ص85 - 90 و نیز رجوع کنید به کتاب تشیید المراجعات اثر آیة الله سید علی میلانی، ج 4 ص 161.

 

۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۳:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی