واژة (lifestyle ) به معنی سبک زندگی روش روشهای متفاوت زندگی را نشان میدهد.مفهوم سبک زندگی از جماه مفاهیم علوم اجتماعی ،علم جامعه شناسی و مردم شناسی است که اخیرا در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است.سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند نظام وارگی و شبکه ای بدون عوامل متعددی که در شیوه ی زندگی یا اقلیم های زیستن انسان تاثیر می گذارند،به وجود آمده است.مفهوم یک زندگی به نسبت رویکردهایی که بدان پرداخته می شود تعاریف متفاوتی دارد.

دریک تعریف کلی می توان گفت:سبک زندگی عبارت است ازمجموعه ی نظامند کنش های مرجح است.به عبارت دیگر،شیوه ها،الگوها و معیارهایی ترجیح داده ای است.که یک فرد و یا جامعه برای اعمال رفتاروگفتار خود (در رابطه با زندگی شخصی ،محیط وجهان پیرامونی نشان)بکار می برند را سبک زندگی گویند.

آنچه در این تعریف باید مورد توجه قرار کیردعبارت است ازاین شکل گیری سبک زندگی حول ترجیح ها وگرایشهاست.از این رو در الگو یا مجموعه ای که در آن ترجیح وتمایلی مطرح نباشد،بحث از سبک زندگی معناندارد.بنابراین در شرایطی که یک الگو برای رفتار وجود داشته یا پی گیری یک الگو میسر باشدنمی توان صحبت از سبک زندگی کرد.رفتارها و موقعیت های را که انسان ترجیح می دهد تشکیل دهند سبک زندگی اوست ،امابه شرطی که الگوداشته باشدو اساساً کلمه سبک به معنای استاندار والگوی معینی که قاعده های مشخصی دارد است.زندگی هم قواعدی دارد که مجموعة رفتارها را به هم پیوند میدهد. بنابراین شبک زندگی نتیجه و دستاورد ترجیح است.ترجیات نیز سبب ایجاد الگویی در رفتار ها خواهد شد وسبک زندگی هر فردی براساس آن تعریف و شناخته می شود.. در فرهنگ غربی که خاستگاه مفهوم سبک زندگی است،این عبارت بیشتر در خصوص تطابق زندگی فردی با تیپ های شخصیتی با گروهی خاص به کار می رود.به عنوان مثال عده ای مانند خوانننده یا بازیگر بخصوصی لباس می پوشند،حرف می زنند راه می روند،یا آرایش می کنند.گروهی از مرام یک آیین پیروی می کنند.و سرمی تراشند،ازدواج نمی کنند،یا لباس خاص می پوشند.برخی با دوستان یا همفکران خود حول مورد مشترکی که می توانند ادبیات،سیاست،ورزش یا تفریح خاصی باشد،گردهم می آیند وبعضی رفتارهای رابه عنوان نماد اشتراکشان انتخاب می کنند.در مجموه همه اینها سبک زندگی این افراد است.