در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار باقالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود

سال1396،اقتصاد مقاومتی،:تولید _اشتغال

نگذارید دوران دفاع مقدس از یادها برود


۰۱ مهر ۹۳ ، ۰۸:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

ویژه نامه هفته دفاع مقدس

       گرامی میداریم یاد وخاطره شهدا جنگ تحمیلی


آغاز حملات عراق

دفع تـجاوز عراق

تعقیب و تنبیه متجاوز

رویارویی دوباره عراق

تهاجم دوباره سراسری عراق

دفع دوباره تهاجــم عراق

روز شماره هفته دفاع مقدس

پیامدها و دستاوردهای  دفاع مقدس

نتیجه گیری

۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۵۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

ابلاغ سیاست‌های کلی «علم و فناوری»

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «علم و فناوری» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند.
متن سیاست‌های کلی علم و فناوری که به رؤسای قوای سه‌گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شده، به این شرح است:

بسم‌ الله‌ الرحمن ‌الرحیم

سیاست‌های کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری)

۱- جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان با تأکید بر:

۱-۱- تولید علم و توسعه نوآوری و نظریه پردازی.
۲-۱- ارتقاء جایگاه جهانی کشور در علم و فناوری و تبدیل ایران به قطب علمی و فناوری جهان اسلام.
۳-۱- توسعه علوم پایه و تحقیقات بنیادی.
۴-۱- تحول و ارتقاء علوم انسانی بویژه تعمیق شناخت معارف دینی و مبانی انقلاب اسلامی با: تقویت جایگاه و منزلت این علوم، جذب افراد مستعد و با انگیزه، اصلاح و بازنگری در متون، برنامه‌ها و روش‌های آموزشی و ارتقاء کمی و کیفی مراکز و فعالیت‌های پژوهشی مربوط.
۵-۱- دستیابی به علوم و فناوری‌های پیشرفته با سیاستگذاری و برنامه ریزی ویژه.
۲- بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشم‌انداز و شکوفایی علمی با تأ‌کید بر:
۱-۲- مدیریت دانش و پژوهش و انسجام بخشی در سیاستگذاری، برنامه ریزی و نظارت راهبردی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء مستمر شاخص‌ها و روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور با توجه به تحولات علمی و فنی در منطقه و جهان.
۲-۲- اصلاح نظام پذیرش دانشجو و توجه ویژه به استعداد و علاقمندی دانشجویان در انتخاب رشته تحصیلی و افزایش ورود دانشجویان به دوره‌های تحصیلات تکمیلی.
۳-۲- ساماندهی و تقویت نظام های نظارت، ارزیابی، اعتبارسنجی و رتبه بندی در حوزه‌های علم و فناوری.
۴-۲- ساماندهی نظام ملی آمار و اطلاعات علمی، پژوهشی و فناوری جامع و کارآمد.
۵-۲- حمایت از تأسیس و توسعه شهرک ها و پارک‌های علم و فناوری.
۶-۲- توزیع عادلانه فرصت‌ها و امکانات تحصیل و تحقیق در آموزش عالی در سراسر کشور.
۷-۲- شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایه‌های انسانی.
۸-۲- افزایش بودجه تحقیق و پژوهش به حداقل ۴% تولید ناخالص داخلی تا پایان سال ۱۴۰۴ با تأکید بر مصرف بهینه منابع و ارتقاء بهره‌وری.
۳- حاکمیت مبانی، ارزش‌ها، اخلاق و موازین اسلامی در نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری و تحقق دانشگاه اسلامی با تأکید بر:
۱-۳- اهتمام به نظام تعلیم و تربیت اسلامی و اصل پرورش در کنار آموزش و پژوهش و ارتقاء سلامت روحی و معنوی دانش پژوهان و آگاهی‌ها و نشاط سیاسی آنان.
۲-۳- تربیت اساتید و دانشجویان مؤمن به اسلام، برخوردار از مکارم اخلاقی، عامل به احکام اسلامی، متعهد به انقلاب اسلامی و علاقمند به اعتلای کشور.
۳-۳- حفظ موازین اسلامی و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی در استفاده از علم و فناوری.
۴- تقویت عزم ملی و افزایش درک اجتماعی نسبت به اهمیت توسعه علم و فناوری:
۱-۴- تقویت و گسترش گفتمان تولید علم و جنبش نرم‌افزاری در کشور.
۲-۴- ارتقاء روحیه نشاط، امید، خودباوری، نوآوری نظام‌مند، شجاعت علمی و کار جمعی و وجدان کاری.
۳-۴- تشکیل کرسی‌های نظریه پردازی و تقویت فرهنگ کسب و کار دانش‌بنیان و تبادل آراء و تضارب افکار، آزاداندیشی علمی.
۴-۴- ارتقاء منزلت و بهبود معیشت استادان، محققان و دانش‌پژوهان و اشتغال دانش آموختگان.
۵-۴- احیاء تاریخ علمی و فرهنگی مسلمانان و ایران و الگوسازی از مفاخر و چهره‌های موفق عرصه علم و فناوری.
۶-۴- گسترش حمایت‌های هدفمند مادی و معنوی از نخبگان و نوآوران و فعالیت‌های عرصه علم و فناوری.
۵- ایجاد تحول در ارتباط میان نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری با سایر بخش‌ها با تأکید بر:
۱-۵- افزایش سهم علم و فناوری در اقتصاد و درآمد ملی، ازدیاد توان ملی و ارتقاء کارآمدی.
۲-۵- حمایت مادی و معنوی از فرآیند تبدیل ایده به محصول و افزایش سهم تولید محصولات و خدمات مبتنی بر دانش پیشرفته و فناوری داخلی در تولید ناخالص داخلی با هدف دستیابی به سهم ۵۰ درصد.
۳-۵- تحکیم و تعمیق پیوند حوزه و دانشگاه و تقویت همکاری‌های مستمر راهبردی.
۴-۵- تنظیم رابطه متقابل تحصیل با اشتغال و متناسب سازی سطوح و رشته‌های تحصیلی با نقشه جامع علمی کشور و نیازهای تولید و اشتغال.
۵-۵- تعیین اولویت‌ها در آموزش و پژوهش با توجه به مزیت‌ها، ظرفیت‌ها و نیازهای کشور و الزامات نیل به جایگاه اول علمی و فناوری در منطقه.
۶-۵- حمایت از مالکیت فکری و معنوی و تکمیل زیرساخت‌ها و قوانین و مقررات مربوط.
۷-۵- افزایش نقش و مشارکت بخش‌های غیردولتی در حوزه علم و فناوری و ارتقاء سهم وقف و امور خیریه در این حوزه.
۸- ۵- توسعه و تقویت شبکه‌های ارتباطات ملی و فراملی میان دانشگاه‌ها، مراکز علمی، دانشمندان و پژوهشگران و بنگاه‌های توسعه فناوری و نوآوری داخلی و خارجی و گسترش همکاری‌ها در سطوح دولتی و نهادهای مردمی با اولویت کشورهای اسلامی.
۶گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقه‌ای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور، با تأکید بر:
۱-۶- توسعه صنایع و خدمات مبتنی بر علوم و فناوری‌های جدید و حمایت از تولید و صادرات محصولات دانش بنیان و متکی بر فناوری‌های بومی بویژه در حوزه های دارای مزیت و ظرفیت، با اصلاح امر واردات و صادرات کشور.
۲-۶- اهتمام بر انتقال فناوری و کسب دانش طراحی و ساخت برای تولید محصولات در داخل کشور با استفاده از ظرفیت‌ بازار ملی در مصرف کالاهای وارداتی.
۳-۶- استفاده از ظرفیت‌های علمی و فنی ایرانیان مقیم خارج و جذب متخصصان و محققان برجسته سایر کشورها بویژه کشورهای اسلامی حسب نیاز.
۴-۶- تبدیل ایران به مرکز ثبت مقالات علمی و جذب نتایج پژوهش‌های محققان، نخبگان علمی و نوآوران سایر کشورها بویژه جهان اسلام.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خامنه ای(مدظله العالی)

۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

اینفوگرافیک نتیجه یکسال مذاکره

رهبر انقلاب در دیدار مسئولان وزارت خارجه، در تاریخ ۱۳۹۳/۵/۲۲ رابطه و مذاکره با آمریکا را اقدامی بی‌نفع و با ضرر دانستند و برای بی‌فایده بودن تعامل با آمریکا و ضررهایی که در جریان این مذاکرات متوجه کشور میشود، مصادیقی را بیان کردند. در این اینفوگرافیک شواهدی بر بی فایده و مضر بودن تعامل با آمریکا مرور شده است.

جهت مشاهده درسایز بزرگ تر روی تصویر زیر کلیک کنید

منیع: پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری(مدظلعه العالی)


۲۷ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

آقا جان جانم به فدایت

   صدبار بمیرم که تو بیمار نباشی            بر درد و مریضی تو گرفتار نباشی

  ای رهبر فرزانه من کاش بسوزم           اما تو دمی خسته و تب دار نباشی


۲۵ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۰۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) از بیمارستان مرخص شدند

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی صبح روز دوشنبه  24/06/1393 پس از پایان دوران بستری در بیمارستان و بهبود کامل، بیمارستان شهید رجایی را ترک کردند.رهبر انقلاب اسلامی قبل از ترک بیمارستان، در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر، ضمن ابراز رضایت از عمل جراحی و دوره درمانی پس از آن گفتند: اکنون با سلامت کامل جسمی و نشاط روحی در حال بازگشت به منزل هستم اما از حجم عظیم محبت‌ها و ملاطفت‌هایی که در این چند روز نسبت به این حقیر انجام شد، احساس شرمندگی و سنگینی بر دوش خود می‌کنم.ایشان با اظهار قدردانی و تشکر فراوان از محبت‌های فراوان قشرهای مختلف مردم، مراجع و علمای محترم، شخصیت‌ها، مدیران برجسته کشور، سیاسیون، هنرمندان و ورزشکاران افزودند: علاوه بر اظهار محبت مردم کشورمان، ملت‌های دیگر نیز اظهار لطف فراوانی کردند که بار دیگر نشان دهنده‌ تاکید همیشگی بنده مبنی بر اینکه ملت ایران، در میان ملت‌های دیگر دارای عمق راهبردی است.رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: هیچ نظام و کشوری را سراغ نداریم که خارج از مرزهای خود دارای چنین ریشه‌ها و پیوندهای عاطفی، اعتقادی و ایمانی با ملت‌های دیگر باشد.حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین با تشکر فراوان از کادر پزشکی و درمانی و پرستاران بیمارستان محل بستری خود،

خاطرنشان کردند: انسان هنگامی که علم و دانش بالا و توانایی‌ها و تبحر پزشکان و کادر درمانی و پرستاران کشور را مشاهده می‌کند، به وجود چنین ثروت عظیم انسانی در بخش سلامت و بهداشت که یکی از اساسی‌ترین و حیاتی‌ترین بخش‌های زندگی مردم و جامعه است، به خود می‌بالد و افتخار می‌کند.ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه، نکته دیگری را نیز مطرح کردند و گفتند: من در این چند روزی که در بیمارستان بستری بودم، یک تفریح داشتم که عبارت بود از شنیدن صحبت‌های مقامات آمریکایی در زمینه‌ی مبارزه! با داعش، که واقعاً مایه‌ی تفریح بود.

رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات مقامات آمریکایی در خصوص مبارزه با داعش را پوچ، توخالی و جهت‌دار خواندند و با اشاره به سخنان وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا که صراحتاً اعلام کردند از ایران برای مبارزه با داعش دعوت نخواهند کرد، افزودند: اینکه آمریکا از ایران برای حضور در یک کار خلاف و غلط دسته جمعی مایوس می‌شود، مایه‌ی افتخار ما است و افتخاری بالاتر از این، برای خود نمی‌دانیم.حضرت آیت الله خامنه‌ای، سپس به منظور نشان دادن دروغ‌گویی آمریکایی‌ها برای مبارزه با داعش، جزئیاتی را از پشت پرده این ماجرا بیان کردند.ایشان گفتند: در همان روزهای سخت حمله داعش به عراق، سفیر آمریکا در عراق طی درخواستی از سفیر ما در عراق می‌خواهد که ایران و آمریکا جلسه‌ای برای مذاکره و هماهنگی در خصوص داعش داشته باشند.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: سفیر ما در عراق، این موضوع را به داخل کشور منعکس کرد که برخی مسئولان هم با این جلسه مخالفتی نداشتند اما من مخالفت کردم و گفتم، در این قضیه ما با آمریکایی‌ها همراهی نمی‌کنیم زیرا آنها نیت و دست آلوده‌ای دارند و چگونه امکان دارد که در چنین شرایطی ما با آمریکایی‌ها همکاری کنیم.حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به سخنان چند روز پیش وزیر امور خارجه آمریکا و اعلام این موضوع که ما از ایران برای ائتلاف بر ضد داعش دعوت نمی‌کنیم، خاطرنشان کردند: همین وزیر امور خارجه آمریکا، شخصاً به آقای دکتر ظریف درخواست داده بود که بیایید در قضیه داعش با ما همکاری کنید اما دکتر ظریف درخواست او را رد کرده بود.ایشان افزودند: حتی معاون وزیر امور خارجه آمریکا هم که یک زن است و همه او را می‌شناسند، در مذاکرات با آقای عراقچی، بار دیگر این درخواست را تکرار کرد اما آقای عراقچی نیز درخواست وی را رد کرد.رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مخالفت صریح جمهوری اسلامی ایران برای همکاری با آمریکا در خصوص مبارزه با داعش، گفتند: اکنون آنها به دروغ می‌گویند که ما ایران را در ائتلاف شرکت نخواهیم داد در حالی که ایران از ابتدا مخالفت خود را با حضور در چنین ائتلافی اعلام کرده بود.حضرت آیت الله خامنه‌ای تاکید کردند: آمریکایی‌ها قبلاً نیز با سر و صدای فراوان و با حضور چندین کشور، یک ائتلاف بر ضد سوریه تشکیل دادند اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند و در مورد عراق نیز وضعیت به همین‌گونه خواهد بود.ایشان با تاکید بر اینکه آمریکایی‌ها قصد اقدام جدی بر ضد داعش ندارند، افزودند: خود آمریکایی‌ها و حتی خود داعشی‌ها به خوبی می‌دانند حرکتی که در عراق، کمر داعش را شکست، اقدام آمریکا نبود، بلکه اقدام نیروهای مردمی و ارتش عراق بود که مبارزه با داعش را به خوبی فرا گرفته بودند و ضربات جدی به آن وارد کردند.رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ضربات نیروهای مردمی و ارتش عراق به داعش ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کردند: واقعیت آن است که آمریکایی‌ها به دنبال بهانه‌ای هستند تا همان کاری را که در پاکستان انجام می‌دهند و با وجود دولت مستقر و ارتش قوی، بدون اجازه وارد خاک این کشور می‌شوند و نقاط مختلف را بمباران می‌کنند در عراق و سوریه انجام دهند.

ایشان تاکید کردند: آمریکایی‌ها بدانند که اگر چنین کاری را انجام دهند، همان مشکلاتی که در ده سال گذشته بر سر راهشان در عراق به وجود آمد، بار دیگر به وجود خواهد آمد.رهبر انقلاب اسلامی در پایان مصاحبه خود گفتند: به هر حال در این چند روز، صحبت‌های مقامات آمریکایی یک تفریح بر روی تخت بیمارستان بود.حضرت آیت الله خامنه‌ای امروز پیش از ترک بیمارستان با حضور در جمع تعدادی از کادر درمانی و پرستاران از آنان تشکر کردند.رهبر انقلاب اسلامی همچنین پیش از ترک بیمارستان، از آیت الله مهدوی‌کنی رییس مجلس خبرگان نیز عیادت کردند,


۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۴۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

پیکر مطهر 70 شهید دوران دفاع مقدس از مرز شلمچه وارد ایران شد

آیین ورود پیکر پاک 70 شهید گلگون کفن دوران دفاع مقدس، با حضور مقامات لشکری و کشوری ایران و عراق از مرز شلمچه برگزار شد. مرز شلمچه با حضور اقشار گوناگون مردمی ولایتمدار خوزستان حال و هوایی کربلایی به خود گرفته و با انجام مراسم تبادل شهدا نیز رنگ و بویی ویژه به یاد روزهای دوران دفاع مقدس و خاطرات هشت ساله
جنگ تحمیلی پیدا کرده بود.


پیکر 70 شهید تازه تفحص شده از عملیات‌های خیبر، بدر، والفجر 8  و تک دشمن در ناطق فاو و جزایر مجنون است که متعلق به یگان‌های 27 حضرت رسول(ص)، 14 امام حسین(ع)، 33 المهدی(عج)، 41 ثارالله، 8 نجف، 25 کربلا، 5 نصر و 12 قائم(عج) هستند.محمد باقرزاده، مسؤل کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح در این آیین به خبرنگاران گفت: پیکر این شهدا برای تفحص و شناسی دقیق به تهران منتقل، و مراسم تشییع آن ها در ماه محرم صورت خواهد گرفت.گفتنی است، مراسم تشیع پیکر پاک این شهدا در ماه محرم امسال برگزار خواهد شد.

۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

11 سپتامبر ، دروغ بزرگ

در تاریخ یازدهم سپتامبر سال 2001 میلادی یکی از جنجالی ترین و مهمترین حوادث جهان در کشور آمریکا به وقوع پیوست که معادلات و مناسبات روابط بین الملل در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و... را دستخوش تحولات عمده‌ای کرد.


در این روز 4 فروند هواپیمای مسافری که از بوستون، لس آنجلس و نیوجرسی به مقصد 4 شهر مختلف در حرکت بودند، در یک زمان ربوده شدند و به مقصد کاخ سفید و پنتاگون که نماد قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی ایالات متحده امریکا بود پرواز کردند، نخستین هواپیما در ساعت 8:45 صبح خود را به یکی از برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی کوبید و وارد طبقه 73 آن شد و هواپیمای دوم کمتر از 20 دقیقه بعد خود را به ساختمان دیگر زد و پس از مدت کوتاهی برجهای دوقلو 118 طبقه‌ای با ارتفاع 410 متر در مقابل چشم همگان فرو ریختند. در همین زمان جورج دبلیو بوش رئیس جمهور آمریکا در محلی بود که همگان را به یاد عطوفت و مهربانی می انداخت، او در این ساعت در مدرسه‌ای و در جمع دانش آموزان دبستانی در حال گفتگو بود، جایی که هیچ کسی به نقشه های شوم و اربابان صهیونیستش شک نکند و او را در حالتی صلح طلب و معصومانه به نمایش بگذارد. بوش پسر بر اساس تصاویر تلویزیونی وقتی به وسیله مشاور خود از حادثه خود ساخته حمله به برج های تجارت جهانی با خبر شد، ابتدا به محل نامعلومی منتقل شد و بعد از اعلام حالت فوق العاده در آمریکا سریع شروع به اجرای نمایشی پرداخت که به گفته کارشناسان بیش از 500 میلیارد دلار برای مردم آمریکا هزینه داشت. دقایقی بعد نیروی هوایی این کشور اعلام کرد که پرواز در سراسر آمریکا ممنوع است، اما این اخطار مانع از آن نشد که هواپیمای سوم با ساختمان پنتاگون برخورد کند، این حادثه بین المللی با توجه به اخبار منتشر شده بعد از آن دارای ابعاد بسیار مهمی می باشد، به طور مثال در بعد داخلی، ایالات متحده که با بهره گیری از ابزار پیشرفته و تقویت سازمان سیا چنین القا می کرد که هیچ خطری نمی تواند به امنیت این کشور آسیب بزند و به زعم خود به دنبال برنامه ریزی برای امنیت نظام بین الملل بود یکباره گرفتار مصیبت بزرگی شد و در درون خاک آمریکا مورد حمله قرار گرفت

در بعد بین المللی نیز دولت نظامی گرا و مداخله جوی بوش پسر فرصت مناسبی برای تحقق برنامه های از پیش طراحی شده خود در نقاط مختلف به خصوص منطقه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه را پیدا کرد و پس از مدتی با سوء استفاده از افکار عمومی و به بهانه دخالت طالبان در این فاجعه و حضور آنها در افغانستان این کشور را اشغال کرد اما با وجود گذشت 8 سال از این حادثه هنوز هم ناگفته ها و ابهامات فراوان وجود دارد که برای شناخت آن نیازمند گذشت زمان و افشای اخبار جدید می باشد. از جمله مسائلی که می توان در خصوص حادثه 11 سپتامبر اشاره کرد این که مطمئناً این حادثه یک سناریوی از پیش طراحی شده بود، تا بوش و حامیان صهیونیست وی بتوانند از فرصت بوجود آمده نهایت استفاده را در منطقه خاورمیانه و جهان انجام دهند و به بهانه نظم نوین جهانی و مبارزه با تروریست لشکر کشی های خود را آغاز نمایند.

نکته قابل توجه این است که بر اساس یک طرح، چندین شبکه تلویزیونی و فرستنده‌های آنها به طور کاملاً تصادفی در نزدیکی های برج های دوقلو در حال فعالیت بودند و لحظه برخورد دو فروند هواپیمای مسافربری را به تصویر کشیدند و از آن مهمتر این که بر اساس آمار منتشر شده نزدیک به 2 هزار یهودی در این دو برج فعالیت داشتند، اما بر اساس یک هماهنگی به عمل آمده هیچ کدام از این افراد در روز حادثه در محل کار خود حاضر نشدند و هیچ گاه معلوم نشد که علت غیبت همزمان این افراد چه چیزی بوده است. گذشته از این حقایق چگونه می توان پذیرفت (NSA) که مدعی شنود مکالمات در کل جهان است یا سازمان سیا که متخصص انواع ترور، توطئه، انفجار و آشوب است، از وقوع این حادثه بزرگ بی خبر بوده‌اند؟هنگامی که مطابق گزارش های دقیق امنیتی ، شماری از کشورها تلویحاً از پیوندهای ظریفی که بین حادثه 11 سپتامبر با چهره های سرشناس آمریکا وجود داشت ، پرده برداشتند؛ اختلاف در کاخ سفید چنان بالا گرفت که بعضی وزراء علناً با بوش به مخالفت برخاستند تا در صورت نیاز پای خود را از این گرداب مهلک کنار بکشند. پال اونیل وزیر دارایی وقت آمریکا که گفته بود آمریکا باید برای نابودی تروریسم به هر کشوری که بخواهد و در هر شرایطی حمله کند، پس از استعفای خود فاش کرد (بوش سرنگونی صدام را قبل از 11 سپتامبر برنامه ریزی کرده بود. ) در واقع 11 سپتامبر یک سکانس رقت آور از سناریوی پلیدی است که با نوارهای بن لادن به صورت سریالی از تیزرهای سیاسی برای فریب جهانیان اجرا شده است، از حیث روانی به تقلید از هلوکاست طراحی شده و به همان اندازه بزرگ نمایی شده و مشابه هلوکاست ساختگی و دروغی است.اما باید در این بین به نکته دیگری نیز اشاره کرد که برخی اخبار 11سپتامبر از سوی رسانه های غربی به طور عمد نادیده گرفته شده اند، در حالی که این اخبار می تواند نمایانگر حقایق بسیار با ارزشی در این زمینه باشند. تنها چند روز پس از انفجار برج های مرکز تجارت جهانی و ساختمان وزارت دفاع آمریکا در واشنگتن 200 خلبان ارشد خطوط هوایی و همچنین نیروی هوایی این کشور پس از نشستی طولانی درباره حوادث 11سپتامبر بیانیه‌ای منتشر کردند که از سوی رسانه های غربی نادیده گرفته شد.آنها اعلام کردند برخورد هواپیماهای مسافربری به برج های مرکز تجارت جهانی حساب شده و بسیار پیچیده تر از آن بوده است که خلبانان مبتدی با چند ماه آموزش از روی دستگاه های زمینی هواپیماهای مسافربری بتوانند آن را انجام دهند و چنین اقدامی بدون اطلاع و هماهنگی و حمایت رده های عالی امنیتی و سیاسی کشور غیرممکن است و آنها حداکثر خیانت را به کشورشان کرده اند.در بیانیه خلبانان آمریکایی آمده است، دولت این کشور از دستگاه های فوق العاده پیشرفته و جدیدی برخوردار است که توانایی هدایت هواپیماها از راه دور را دارند و این دستگاه ها می توانند هواپیماها را بدون دخالت خلبان به سمت هدف های مورد نظر خود هدایت کنند.

با وجود چنین نظرات کارشناسانه آن هم از سوی یک تیم 200 نفره از خلبانان زبده آمریکایی، باید متذکر شد که آمریکا در پی حوادث 11سپتامبر دوران جدیدی از سلطه طلبی را برای جهان در نظر گرفت که به آن نام « مبارزه با تروریسم داده است. در واقع واشنگتن با دستاویز قراردادن حوادث 11سپتامبر امروزه درصدد استفاده حداکثر از نیروی نظامی خود برای حضور در مناطق حساس جهان است،آنها پس از حضور در کنار منابع غنی نفت آسیای مرکزی اکنون تمام توان خود را متوجه منطقه خلیج فارس کرده‌اند. اما یک موضوع دیگر نیز در خصوص برخورد هواپیماهای ربوده شده با برج های دوقلو و ساختمان پنتاگون وجود دارد، اینکه برج های ساختمان تجارت جهانی نه بوسیله برخورد هواپیماها بلکه به وسیله چند انفجار و مواد منفجره‌ای که باعث بیشتر شدن اثر تخریب می شود فرو ریخته است و نکته دیگر اینکه چگونه ساختمان وزارت دفاع آمریکا با برخورد هواپیما هیچ آسیبی نمی بیند!؟ جالبتر آن که مجموع طول 2 بال هر هواپیما از عرض هر برج کمتر است، چگونه برجها 30 دقیقه بعد از انفجار، ناگهان در محیط خود فرو ریختند؟ و چرا برجی که دومین اصابت را متحمل شد قبل از برج اول فروریخت؟ این موارد به تنهایی تئوری تخریب برجها به وسیله مواد منفجره را اثبات می کنند. در واقع هواپیماها به پایین برجها کوبیده می شوند تا نشست برجها به علت اصابت هواپیماها ، منطقی به نظر آید لکن در آن صورت هم صحنه فعلی با کارکرد افسانه‌ای ایجاد نمی شد و از دیگر سو با اصابت هواپیما در بالا و تخریب برج از پایین به سهولت می توان به استفاده از مواد منفجره در این عملیات یقین پیدا کرد، البته برای هرکس که تعمق کند. کافی است یک بار صحنه تخریب بناهای قدیمی با دینامیت یا TNT را که مشابه فرو ریختن برجها در 11 سپتامبر است ببینید تا به روش واحد در انهدام آنها پی ببرید. البته باید گفت که برج های دوقلو بیش از 30 سال قبل بر اساس طرح  مینورو یاماساکی  ساخته شده بودند و در قرن 21 تقریباً قدیمی محسوب می شدند و حتی بدون نظارت و مجوز شهرداری احداث شده اند! امری که در محله مهم منهتن کاملاً استثنایی است و همچنین چطور امکان دارد برخورد هواپیما موجب فروریختن 2 برج 110 طبقه شده،

اما چگونه در برخوردی مشابه با ساختمان وزارت دفاع آمریکا یعنی پنتاگون حتی یک ضلع کامل از ساختمان پنتاگون فرو نریخت؟ گرچه وزارت دفاع آمریکا علت پا بر جا ماندن ضلع مضروب پنتاگون را قرار دادن جکهای احتیاط در پشت آن ضلع می داند، زیرا طبق برنامه قبلی ، قصد نوسازی آن بخش از بنا را داشت، اما این اعتراف هم اطلاع پنتاگون از وقوع حادثه را نشان می دهد. حال اگر بپذیریم تخریب برجها به دلیل اصابت هواپیماها بوده، انهدام ساختمان سیاه رنگ مجاور برجها چگونه قابل توجیه است؟ آتش نشان های حاضر در صحنه اظهار کرده‌اند: دربهای طبقه همکف برجها بسته بود؛ مردم محبوس به شیشه ها می‌کوبیدند و کمک می خواستند و لحظاتی قبل از انهدام کامل برجها، انفجاراتی در زیرزمین برجها رخ داده بود  حتی اگر این گفته ها را نپذیریم، چطور ممکن است در بلندترین برج جهان راه نجات، سیستم مدیریت بحران و برق اضطراری وجود نداشته باشد؟ چرا دربها را بسته و آسانسورها کار نمی کردند و به همین علت مردم به ناچار از بالای برج به بیرون می پریدند . در حالی که نیم ساعت برای عملیات نجات فرصت بود، حتی یک نفر هم نجات نیافت

جالب تر آن که حتی یک بالگرد برای کمک به مردم یا اطفاء آتش در محل حاضر نشد، اما چند بالگرد مشغول فیلمبرداری از فاجعه بودند!! براساس دلایل، شواهد و قرائن فوق الذکر یک فرضیه این است که سیا ، رایانه هواپیما را قبل از پرواز در مسیر اصابت به برجها تنظیم و بعد از برخورد ، نیم ساعت صبر کرد تا مردم از صحنه فیلم و عکس بگیرند ؛ سپس با انفجار سریع و مرحله به مرحله مواد منفجره - که از قبل در پی، پایه ها و طبقات کار گذاشته شده بودند - برجها را تخریب کرد. و اینکه شبکه CNN هم پس از پخش فیلمهای مربوط به انفجار برجها تصاویر 10 سال قبل شادی فلسطینی ها را پخش کرد. سپس بازیگر بن لادن از طریق نواری در شبکه الجزیره - که صحت آن را سیا تایید کرد - از حملات بعدی القاعده خبر داد تا مسوولیت 11 سپتامبر متوجه مسلمین شود. آنگاه بوش ، اسلام را به جنگ صلیبی تهدید کرد و...

منابع:
www.bionvan.com
www.iranclubs.org
www.Magiran.com

شبکه ایران

خبرگزاری فارس

ایسنا
روزنامه رسالت، شماره 6183, شنبه نهم تیرماه 1386 ، صفحه 21

سایت تحلیلی خبری عصر ایران

 

۱۸ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

گشتار خونین 17 شهریور 1357

در حالی که در روز 28 مرداد 1357 حکومت با برگزاری مراسم بزرگداشت کودتای 28 مرداد تلاش می‌کرد وانمود کند رژیم از موقعیت مستحکمی برخوردار است، آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، که به زودی شایع شد ساواک در آن دست دارد، دولت جمشید آموزگار را با بحران جدی مواجه کرد. سپهبد ناصر مقدم رئیس وقت ساواک در ملاقاتی با شاه خاطرنشان کرد که با توجه به مجموعه شرایط، عمر نخست‌وزیری جمشید آموزگار به سر آمده و او دیگر برای حل مشکلات حکومت توانی ندارد. شاه به توصیه مقدم و برخی محافل سیاسی داخلی و خارجی، جعفر شریف امامی را مأمور تشکیل کابینه کرد. ناصر مقدم پیشاپیش در این‌باره با افرادی چون آیت‌الله شریعتمداری نیز مشورت کرده و به این نتیجه رسیده بود که حضور فردی با شعارهای مسالمت‌جویانه‌تر، که در عین حال بتواند با محافلی از مخالفان میانه‌رو حکومت نیز ارتباطاتی داشته باشد و وعده‌هایی برای نجات حکومت از بحران ارائه دهد، بیش از هر گزینه دیگری برای اشغال پست نخست‌وزیری مطلوب خواهد بود؛ تعداد قابل توجهی از افراد کابینه جعفر شریف امامی را اعضای ساواک تشکیل می‌دادند. 1 شریف امامی بسیاری از طرحهای دولت را با همکاری و رایزنی مقدم برنامه‌ریزی می‌کرد.2 هیئت دولت شریف امامی برای مهار بحران، نشستهای مشترک متعددی با فرماندهان نظامی داشت که در اغلب این جلسات ناصر مقدم نیز حضور داشت و راهکارهای او درباره چگونگی مواجهه با مشکلات مبتلابه دولت و حکومت، بین اعضای کابینه و فرماندهان نظامی با استقبال روبه‌رو می‌شد.3

مقدم تلاش کرد تا بلکه آیت‌الله شریعتمداری در ملأعام مخالفت خود را با امام خمینی اعلام کند، اما وی که از قدرت و اعتبار امام در بین مردم اطلاع داشت و از تبعات سوء خواسته ساواک نگران بود، تقاضای مقدم را رد کرد. اما در مذاکرات و گفت‌وگوهای طولانی و متعدد خود اظهار امیدواری می‌کرد که به روش دیگری، از روش امام خمینی در مبارزه با رژیم پهلوی انتقاد کند.

در بسیاری از موارد، ساواک برای مذاکره با شریعتمداری از رابطی به نام هدایت اسلامی‌نیا بهره می‌برد که با سفارت امریکا در تهران و نیز سایر گروههای میانه‌رو مخالف حکومت نیز روابط نزدیکی داشت. شریعتمداری خواستار پیاده شدن اصول قانون اساسی مشروطیت و قدرت‌یابی دوباره مجلس شورای ملی به عنوام مهمترین رکن مشروطه بود. وی همچنین هر از گاه به دلیل قتل‌عامهایی که در تظاهرات صورت می‌گرفت، دولتهای وقت را سرزنش می‌کرد. از دیگر اقدامات ساواک در این دوره، آزادی تدریجی دهها نفر از علما و روحانیون بود و به غلط چنین تصور می‌شد که با آزادی این افراد، از دامنه نارضایتیها در بین علما و روحانیون کاسته خواهد شد.4

از دیگر پیشنهادات مقدم به دولت شریف امامی و نیز شخص شاه، طرح حساب شده آزادی شماری از زندانیان سیاسی در مناسبتهای مختلف بود. به پیشنهاد ساواک در روزهای چهارم آبان 1357 و سپس 19 آذر 1357 (مصادف با روزهای تولد شاه و روز بین‌المللی حقوق بشر) شمار قابل توجهی از زندانیان آزاد شدند و حکومت درباره این اقدامات، تبلیغات پر سروصدایی به راه انداخت. 5 از دیگر اقدامات ساواک در این دوره تلاش برای ارائه چهره‌های مدافع و حامی اصول و ارزشهای دینی و مذهبی از دولت شریف امامی بود. شریف امامی تقویم رسمی کشور را از تاریخ مجعول شاهنشاهی به تاریخ هجری شمسی تغییر داد. ساواک تلاش می‌کرد با تشبث به برخی شعائر و ارزشهای اسلامی و مذهبی، بین علما و روحانیون اختلاف‌افکنی کند و چنین القا کند که اقدامات و موضعگیریهای امام خمینی و روحانیون و علمای پیرو او با اصول و ارزشهای اسلامی و دینی مغایرت دارد و بسیاری از علما و روحانیون، مخالف دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایشان هستند.

ازجمله اقدامات دولت شریف امامی که ناصر مقدم رئیس ساواک در آن نقش مهمی داشت، اعلام حکومت نظامی در تهران و 11 شهر دیگر در شامگاه روز 16 شهریور 1357 بود. با این اقدام فاجعه جمعه 17 شهریور 1357 در میدان ژاله (شهدا) تهران رقم خورد و به نقطه عطفی در گسترش مخالفتهای عمومی با حکومت پهلوی تبدیل شد. چند روز قبل و در روز 13 شهریور 1357 ــ عید فطر ــ تظاهرات گسترده‌ای در تهران و سایر شهرها روی داد و ساواک از روند حوادث و تبعات ادامه آن احساس نگرانی می‌کرد. سپهبد ناصر مقدم پس از تظاهرات روز عید فطر (13 شهریور 1357) به دیدار شاه رفت و با اشاره به ناآرامیهای جاری کشور و ابراز نگرانی از تبعات سوئی که می‌توانست برای ارکان حاکمیت به بار آورد، موافقت شاه را برای برقراری حکومت نظامی در تهران و برخی شهرها به دست آورد. به دنبال آن، در شامگاه روز 16 شهریور 1357 جلسه شورای امنیت ملی دولت شریف امامی تشکیل شد و طی مذاکراتی به کارگردانی مقدم، نهایتاً به ضرورت برقراری حکومت نظامی در تهران و 11 شهر دیگر رأی داده شد. مقدم با ذکر اخبار و شایعاتی درباره آغاز موج جدید ناآرامیها در تهران و سایر شهرها، حاضران در جلسه را متقاعد کرد که چاره‌ای جز موافقت با طرح او (که پیش از آن شاه نیز موافقتش را با آن اعلام کرده است) در برقراری حکومت نظامی ندارند. برخی از حاضران در جلسه استدلال کردند که در ساعات محدود باقیمانده تا صبح روز 17 شهریور (زمان آغاز برقراری حکومت نظامی) مردم امکان آگاهی از این تصمیم جدید دولت را نخواهند داشت، اما مقدم با اصرار بر ضرورت برقراری سریع حکومت نظامی تصریح کرد که رسانه‌ها (رادیو و تلویزیون( این تصمیم دولت را به طور مکرر به اطلاع مردم خواهند رساند. اما همچنان که پیش‌بینی می‌شد، مردم نتوانستند در جریان تصمیم دولت قرار بگیرند،6 از صبح روز 17 شهریور 1357 در بسیاری از نقاط تهران و سایر شهرها بسیاری از مردم به خیابانها ریخته و بدون توجه به اخطارهایی که درباره برقراری مقررات حکومت نظامی داده می‌شد، بر ضد رژیم به تظاهرات پرداختند. میعادگاه اصلی تظاهرکنندکان تهرانی در میدان ژاله قرار داشت که نیروهای انتظامی و ساواک بی‌محابا به روی مردم بسیاری که در این میدان و خیابانهای اطراف گرد آمده بودند، آتش گشوده و شمار زیادی مجروح و تعداد کثیری نیز به شهادت رسیدند.

در این روز علاوه بر شهادت وجراحت صدها نفر از تظاهرکنندگان توسط ساواک، خسارات مالی و اقتصادی قابل توجهی به منازل، مغازه‌ها و اتومبیلهای مردم وارد شد و آتش‌سوزیهای عمدی بسیاری در بخشهای مختلف شهر به راه انداخته شد. در دیگر شهرهای کشور نیز ساواک و سایر نیروهای نظامی و امنیتی بر روی تظاهر کنندگانی که حکومت نظامی را نادیده گرفته و به خیابانها ریخته بودند، آتش گشود و تعداد کثیری را شهید و مجروح کردند. بیشترین اتهامات مربوط به فاجعه روز 17 شهریور 1357 متوجه ساواک شد.7 تبعات کشتار 17 شهریور برای رژیم پهلوی گران تمام شد؛ از آن پس ناآرامیها وارد مرحله جدیدی شد. در آن میان شریف امامی نخست‌وزیر وقت برای آرام کردن فضای بحرانی کشور، طی نطقی از واقعه میدان ژاله ابراز تأسف کرد و کشته‌شدگان و جان باختگان 17 شهریور را مورد تکریم قرار داده و به مردم به دلیل این فاجعه تسلیت گفت. این موضع‌گیری شریف امامی از سوی ساواک تهران، که در آن نقش محوری داشت، مورد اعتراض واقع شد و پرنیان فر ــ رئیس ساواک تهران ــ طی نامه‌ای خطاب به مقدم، به این موضع‌گیری نخست‌وزیر انتقاد کرده و اضافه کرد که اگر سخن شریف امامی در ادای احترام به کشته‌شدگان و شهدای 17 شهریور مورد تأیید مجموعه حکومت بوده باشد، پس در این میان نیروهای امنیتی و انتظامی که به دستور حکومت در آن روز مرتکب این کشتار شدند، در چه جایگاهی قرار خواهند گرفت. پرنیان‌فر هشدار داد که سخنان نخست‌وزیر آثار و تبعات سوئی در تضعیف روحیه نیروهای ساواک و دیگر نیروهای نظامی و انتظامی بر جای خواهد گذاشت.8

در همان زمان شایع شد که علاوه بر ساواک و نیروهای نظامی، واحدهایی از سربازان اسرائیلی نیز در جریان کشتار 17 شهریور 1357 دست داشته‌اند.9 روز پس از کشتار 17 شهریور، شورای امنیت ملی دولت شریف امامی با حضور مقدم، بار دیگر تشکیل جلسه داد و درباره واقعه به بحث پرداخت. با این احوال، به دلیل گسترش دامنه بحران در نقاط مختلف کشور، به طور ضمنی ضرورت ادامه سیاست سرکوب مورد توجه حاضران در جلسه قرار گرفت و در تعداد دیگری از شهرهای کشور نیز مقررات حکومت نظامی برقرار شد.10 پس از واقعه 17 شهریور، کارتر ــ رئیس جمهور امریکا ــ در تماسی، به شاه اطمینان داد که از روش قهرآمیز و قاطع او در برخورد با مخالفان حمایت می‌کند.11

به دنبال کشتار 17 شهریور، مخالفان رژیم با صدور اعلامیه، بیانیه و ارائه سخنرانی مراتب انزجار خود را از حکومت پهلوی اعلام کردند. در این میان آیت الله شریعتمداری نیز طی اعلامیه‌ای که مردم را به آرامش دعوت می‌کرد، نیروهای حکومتی را به دلیل کشتار 17 شهریور نکوهش کرد. گفته می‌شود اعلامیه آیت الله شریعتمداری توسط ساواک بهره ‌برداری شده و متن آن در شمارگان بسیار پخش شد.12 پس از واقعه 17 شهریور، مقدم در یکی از جلسات شورای امنیت ملی دولت شریف امامی از وضعیت وخیم و ناکارآمد دستگاهای تبلیغاتی و رسانه‌ای حکومت انتقاد کرده و بر این نکته تأکید کرد که رادیو و تلویزیون از برآوردن خواستها و نیازهای تبلیغاتی حکومت و نقشی که ضرورتاً این دستگاه باید در برابر مخالفان اتخاذ کند، عاجز و ناتوان است. مقدم همچنین از وزارت اطلاعات و جهانگردی دولت شریف امامی هم انتقاد کرد که در کنترل و هدایت نشریات و روزنامه‌ها ناتوان بوده و اجازه می‌دهد روزنامه‌ها چنان که دلخواه مخالفان حکومت است به انعکاس اخبار، حوادث و رخدادهای جاری کشور مبادرت کنند و حکومت را با مشکلات مضاعفی رو به رو سازند.13

بدین ترتیب به نظر می‌رسید به رغم جایگزینی مقدم در ریاست ساواک، تحولات محسوسی در روش برخورد ساواک با مردم به وجود نیامده و این سازمان کماکان به دلیل سوء رفتارش پذیرای بیشترین انتقادات و اعتراضات بود. با این احوال، دولت شریف امامی وعده‌هایی مبنی بر ایجاد تحول در ساختار تشکیلاتی و حذف نیروهای سرکوبگر و بدنام این سازمان داد. به دنبال آن، به تدریج در محافل سیاسی و اجتماعی شایع شد که به زودی تعدادی از نیروهای بدنام ساواک از این سازمان اخراج خواهند شد. به دنبال آن، ناصر مقدم فهرستی از چند ده نفر از افراد بدنام‌تر این سازمان را برای اخراج از ساواک در اختیار شاه و دولت قرار داد. مشهورترین این افراد پرویز ثابتی مدیرکل بدنام و بی رحم اداره کل سوم (امنیت داخلی) بود؛ پرویز ثابتی نهایتاً در آبان 1357 از کشور گریخت. با این احوال دامنه تغییر و تحول در ساواک در آن دوره چندان قابل اعتنا نبود و سرعت تحولات سیاسی و اجتماعی بسیار پرشتاب تر از آن بود که دولت و نیز ریاست ساواک، امکان، فرصت و نیز مجال جدی برای ایجاد تغییر و تحولات ساختاری در این سازمان بیابند. طرح مسائلی چون لزوم تصفیه ساواک از عناصر بدنام و نایاب و سرکوبگر و ایجاد تحولاتی در ساختار و تشکیلات آن، بیش از پیش موجبات تضعیف روحیه نیروهای این سازمان را فراهم آورد و همزمان با آن، تهدیدات و خطرات بالفعلی که همه روزه از سوی مخالفان، متوجه نیروهای ساواک می‌شد، مشکلات روحی و روانی این نیروها را مضاعف می‌ساخت.14


به تدریج آشکار شد که اقدامات دولت شریف امامی که تلفیقی از طرحهای به اصطلاح مسالمت‌آمیز و آشتی‌جویانه و نیز سرکوب بود، علاوه بر این که نتیجه مطلوبی برای رژیم به بار نیاورد، بر دامنه بحران نیز افزود. دولت شریف امامی کارنامه نومید کننده‌ای برای حکومت داشت و چاره‌ای جز تغییر آن با کابینه‌ای دیگر در ذهن تصمیم گیران حکومت و به ویژه ناصر مقدم خطور نمی‌کرد. در چنین شرایطی با زمینه سازیهای پیشین ساواک، شاه متقاعد شد که جز برکناری شریف امامی از نخست‌وزیری و روی کار آمدن فردی نظامی، که سرکوب بیشتر مخالفان را پی‌گیرد، چاره دیگری نیست. ساواک از روز 13 آبان 1357 بر جنایات خود در تهران و سایر شهرها افزود و با ایجاد درگیریهای خونین با تظاهرکنندگان و آتش زدنها و تخریبهای عمدی در سطح وسیعی از شهر تهران، بیش از پیش موجبات نگرانی شاه را از عواقب سوء ادامه نخست وزیری جعفر شریف امامی فراهم آورد. نهایتاً نیز مقدم در ملاقاتی با شاه موجبات انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاری را به نخست‌وزیری فراهم آورد.15

یادشان گرامی و راهشان پاینده باد


پی نوشت:

1. مصطفی الموتی، ایران در عصر پهلوی، ج13، چاپ اول، لندن، پکا، شهریور1992/1371 م، ص183. و اشرف پهلوی، من و برادرم، با مقدمه محمود طلوعی، چاپ اول، تهران، علم، 1375، ص 345ـ346.
2.مسعود بهنود، از سید ضیاء تا بختیار، چاپ ششم، تهران، جاویدان، 1374، ص 744.
3.امیر اصلان افشار، سروها در باد: آخرین روزهای شاه در تهران، به کوشش محمود ستایش، چاپ اول، تهران، البرز، 1378،ص 169 ـ 197 و ص 220 ـ 221.
4.مجموعه اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 12، بخش دوم، چاپ اول، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا، 1365ـ 1366، ص 22ـ 24. و جهانگیر آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ترجمه اردشیر لطفیان، چاپ اول، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1375، ص 533.
5. احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، چاپ اول، تهران، رسا، 1372، ص 141ـ143. و انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج5، چاپ اول، تهران مرکز بررسی اسناد تاریخی،1378، ص 250.
6.عمادالدین باقی، بررسی انقلاب ایران، ج اول، چاپ اول، قم، نشر تفکر، 1370، ص 254ـ 255. و عباس قره باقی، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباش قره باغی (مرداد ـ بهمن 57)، چاپ اول، تهران، نشر نی، 1364، ص 2 ـ 25.
7.رمضانعلی شاکری، انقلاب اسلامی و مردم مشهد، چاپ دوم، تهران، بی نا، 1362، ص 93ـ 94 و حسین فردوست: خاطرات ارتشبد سابق، حسین فردوست: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول، چاپ سوم، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1370، ص 578 ـ 589.
8. بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی (اسناد ساواک)
9. وحید الزمان صدیقی، انقلاب اسلامی ایران از نگاه دیگران، به کوشش و ترجمه مجید رویین تن، چاپ اول، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1378، ص 72 ـ 73.
10.روزشمار انقلاب اسلامی، جلد 5، چاپ اول، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1378، ص 306 ـ 309. و تصمیم شوم: جمعه خونین، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 97 ـ 100.
11.جان دی استمپل، درون انقلاب ایران، ترجمه منوچهر شجاعی، چاپ اول، تهران، رسا و نگارش، 1377، ص 166 ـ 169.
12. تصمیم شوم: جمعه خونین ، ص 101 ـ 102.
13. همان، ص 123 ـ 124.
14.شهید آیت الله حاج شیخ محمد صدیقی به روایت اسناد ساواک، چاپ اول، تهران، مرکز بررسی اسناد و تاریخی، 1377، ص 498.
15.عمادالدین باقی، ص 264 ـ 273. و غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، ج2، چاپ اول، تهران، رسا، 1371، ص 116 ـ 126.


منبع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

۱۶ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی

ولادت هشتمین امام


ولادت هشتمین اختر تابناک امامت وولات امام رئوف  امام رضا(ع) برهمگان گرامیباد



۱۵ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۱۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
قلم طلایی